گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
  • ۰
  • ۰

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد | مختص والدین برای کار در خانه

 

آموزش حرف زدن به نوزادان،  مسئله ای  پیچیده و سختی نیست . ما در این مقاله راهکارهایی که به زود حرف زدن نوزادتان کمک می کند را معرفی می کنیم . حرف زدن نوزاد و یا  حرف زدن کودک یک شبِ اتفاق نمی افتد. نوزادن عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستند ، بخصوص اگر با آنها صحبت کنید. بخصوص اگر با صدایی گرم و پر محبت با نوزادتان حرف بزنید.

نوزاد حرف زدن را از طریق تقلید صدا ها و کلماتی  که می شنود یاد می گیرد.  اما یک سوال مهم ،  کی باید منتظر حرف زدن نوزاد تان باشید ؟

 

سن حرف زدن نوزاد:

ما در نوشته سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم. و در آنجا گفتیم که کودکان قبل از بیان کلمات ، درک کلمات را یاد می گیرند. کودکان اولین کلمات را در سن ۱۲ ماهگی بیان می کنند. اما این بدان معنا نیست که کودکان به یکباره و یک شبِ حرف زدن را  ، آغاز می کنند.

از لحظه تولد تا ۱۲ ماهگی کودکان آرام آرام محیط اطرافش را می شناسد و ممکن است در ابتدا برای درخواست چیزی “نق نق ” کنند. بعدا یاد میگیرند ان شی را نشان بدهند و دستشان را به سمت ان شی دراز کنند. در ادامه از شبه کلمات استفاده می کنند و سر انجام یاد میگیرند که هر شی یک اسم دارد و سعی می کنند برای درخواست کردن چیزی ، اسم آن را بگویند.

 

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد:

در اینجا راهکارهایی برای کمک به زود حرف زدن نوزاد را لیست کرده ایم . این نوسته را مطالعه و سعی کنید به شکل سرگرم کننده ولذت بخش آنها را برای کودکتان اجرا کنید.

 

۱-کودک خود را به صدا سازی تشویق کنید:

کودکتان را تشویق کنید تا صداهایی شبیه به “ما” ، “دا” و “با” را بگوید.  کودک را مقابلتان بنشانید یا او را طوری بنشانید که صورتش مقایل صورت شما باشد. شروع کنید به تولید زنجیره های آوایی نظیر ما ما ما ما ما و یا دا دا دا ، در صورتیکه ان زنجیره آوایی و یا چیزی شبیه به ان زنجیره آوایی را تولید کرد او را تشویق کنید .

 

۲-از طریق ارائه بازخوردهای مناسب به زود حرف زدن نوزاد تان کمک کنید:

از طریق حفظ تماس چشمی ( زمانهایی که اوا سازی یا صدا سازی  می کند به چشمان او نگاه کنید ).  پاسخهای کلامی  ، تقلید صداسازیهای کودک و استفاده از آهنگ کلامی .. گفتار کودکتان را تقویت کنید.

 

۳-خنده ها و حالات چهره نوزادتان را تقلید کنید:

در مقابل کودک بنشید و سعی کنید هر کاری که او کرد شما نیز تقلید کنید. اگر کودتان خندید شما نیز بخندید .

 

۴-به کودکتان یاد دهید تا حرکات شما را تقلید کند:

همانطور که گفتیم حرف زدن نوزاد از طریق تقلید صداهایی که می شنود به وقوع می پیوندد. بنابراین یادگیری مهارت تقلید کردن یک مهارت ضروری برای  آموزش حرف زدن به کودک می باشد. مقابل کودک بنشینید دست بزنید و از او بخواهید که دست بزند. دستهایتان را به سمت او دراز کنید و از او بخواهید دستهایش را به طرف شما دراز کند و یا دستهای شما را بگیرد.  همچنین می توانید تقلید حرکاتی نظیر : بالا بردن دستها ، بوسه فرستادن ، بازی با انگشتان و… را به یاد دهید.

 

۵-در موقعیتهای مختلف با نوزاداتان  صحبت کنید:

در موقعیت های مختلف مانند حمام، لباس پوشیدن، غذا خوردن با کودکتان صحبت کنید. در مورد کارهایی که انجام می دهید ، کارهایی که می خواهید انجام بدهید و یا انجام دادید با او صحبت کنید.( کجا می خواهید بروید ، چه کسی را دیدید..). فراموش نکنید برای حرف زدن نوزاد ، محیط کودک باید غنی از واژگان باشد.

 

۶-در حین حرف زدن از ژست ها استفاده کنید:

 

از ژست ها برای انتقال معانی واژگان کمک بگیرید. مثلا هنگام خداحافظی در حالی که می گویید “بای بای ” دستانتان را نیز به نشانه خداحافظی تکان بدهید. و یا وقتی بدنبال شی ای هستید و ان را ندید علاوه برگفتن “نیست”  با دستان نیز ژست مربوطه را نشان دهید.

کودکان در راه کسب بیان واژگان، از ژست‌های هدفمندی برای بیان خواسته‌هایشان استفاده می‌کنند. در اینجا و در ابتدای راه این  ژست‌ها و حرکات بدن وسیله‌ای برای برقراری ارتباط با اطرافیان هستند.( شبیه بای بای کردن ).  اغلب این ژست‌ها و حرکات تقریباً در سن ۱۲ ماهگی دیده می‌شوند. (زمانی که کودکان تقلید حرکات را یاد می‌گیرند).

ژست‌ها یک علامت مهم برای حرف زدن هستند ، به‌طورمعمول قبل از بیان اولین واژه‌های حقیقی این حرکات دیده می‌شود.

 

۷- صدای حیوانات و صداهای محیطی را به کودکتان آموزش دهید:

صداهای حیوانات را ( برای ساخت ارتباط بین یک صدای مشخص با یک معنی خاص )  به کودکتان آموزش دهید. در مقابل کودک بنشیند و قبل از نشان دادن تصویر گاو ، صدایش را به شکل هجای گفتاری به او آموزش دهید. ( پس از آنکه کودکتان صدای مورد نظر را شنید تصویر را به او نشان دهید). به همین شکل می توانید صدای ماشین “بـــیپ بیـــــپ ” و دیگر صداهای محیطی را  آموزش دهید.

 

۸ -به تلاش های نوزادتان برای حرف زدن توجه کنید:

به تلاشهایی که برای ارتباط بر قرار کردن انجام می دهد توجه کنید. توجه کردن و تشویق کردن شما سبب تکرار مجدد این تلاشها و در نتیجه زود حرف زدن نوزاد تان می شود. برای آموزش حرف زدن به نوزاد  باید صبور باشید.

 

۹-هیچ وقت از شیوه‌ای که فرزندتان کلمه‌ها را ادا می‌کند، ایراد نگیرید:

برخی از والدین  نسبت به خطاهای گفتاری نوزادشان  بسیار حساس هستند و دائما از شیوه  حرف زدن نوزادشان ایراد می گیرند. این  ایرادها نه تنها کمکی به زود حرف زدن کودک نمی کند بلکه سبب کاهش اعتماد بنفس او  و درنتیجه کاهش تلاش برای حرف زدنش می شود. خوب است بدانید که تلفظ اشتباه واژگان تا چهار سالگی، نگران کننده نیست.  وقتی کودکتان کلمه ای را به اشتباه تلفظ می کند، سعی کنید همان کلمه یا همان جمله را به شیوه درست برای او تکرار کنید.

 

نقش والدین در حرف زدن کودکان

والدین و اطرافیان کودک نقش بسیار مهمی در زبان‌آموزی کودکان خود دارند. تحقیقات  نشان داده است که کسانی که در دوران کودکی‌شان، بیش‌تر کتاب خوانده‌اند یا برایشان بیش‌تر کتاب خوانده شده یا زمان بیش‌تری را به گفت‌و‌گو با والدین خود گذرانده‌اند، از دانش زبان بیش‌تری بهره‌مند شده و دامنه لغت وسیع‌تری دارند. این تحقیقات به ما یادآوری می کنند که کنار گذاشتن کودک با تلویزیون و یا گوشی و تبلت کمکی به حرف زدن کودکتان نمی کنند.

 

 معجزه گفتار درمانی در حرف زدن نوزاد :

ما قبلا در نوشته  سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم . در آنحا گفتیم که اگر کودکتان متناسب با هم سالان خود حرف نمی زند زمان طلایی را از دست ندهید و سریعا به مطب گفتار درمانی و نزد آسیب شناسان گفتار و زبان ( گفتار درمانگر ) بروید. آسیب شناس گفتار و زبان تنها متخصص برای آموزش حرف زدن به کودک می باشد. آنها بهترین شیوه ممکن را برای حرف زدن نوزاد و یا کودک شما فراهم می کنند.

گفتار درمانی کودکان می توانند بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم دنبال شود. تنها متخصص برای درمان اختلالات گفتار و زبان و دیر حرف زدن گفتار درمانگر می باشد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

روش های آموزش زبان به کودکان

 

آموزش زبان به کودکان راهیست که نیاز به مهارت و تجربه کافی دارد. برگردید به دوران کودکیتون، یادتون میاد وقتی یه بزرگتر ازتون سوال میکرد و جوابش رو بلد نبودید با دهان باز فقط نگاه میکردید؟

نه به خاطر بی ادبی، بلکه به این دلیل که حرفهاشون براتون نامفهوم و گنگ بود؟

این دقیقا همون حسی هست که بچه ها ( مبتدی ها) در ابتدای کار سر کلاس دارند. اگر معلم به زبان انگلیسی صحبت کنه، بچه ها هیچی متوجه نمیشن، ذهنشون قفل و مضطرب میشن. برای همین آموزش زبان به کودکان راحت نیست.

 

روش های آموزش زبان به کودکان

وقتی برای اولین بار وارد کلاس بچه های مبتدی میشید، خودتون رو جای اونها بگذارید.

 

اگر یک غریبه بیاد به شما جملات عجیب و نامفهوم بگه و انتظار داشته باشه شما هم عینا بهش پاسخ بدید چه حسی بهتون دست میده؟ یه کم اعصاب خورد کن به نظر میاد!

قطعا آموزش زبان به کودکان مبتدی بسیار کار سختی هست چرا که اونها هیچ دانش قبلی درباره زبان ندارند و کاملا “خام” هستند.

گاهی اوقات آشنایی با حروف انگلیسی و اعداد رو ندارند و حتی معنی کلمات ساده مثل hello و goodbye رو هم نمی دونند.

 

اشتباه معلم ها

بعضی از معلم های تازه کار وقتی وارد کلاس میشن از همون اول شروع میکنند به انگلیسی صحبت کردن.

اینکه تمام جمله ها رو انگلیسی بیان کنیم اشتباه هست.  نباید تمام تکالیف و تمرین هایی که سرکلاس به بچه ها واگذار میکنیم به انگلیسی باشه.  مثلا نباید اینطور بگیم:

You guys, now we are going to look at a new structure today so .let’s get those textbooks out

چون در این صورت بچه ها فکر میکنند معلمشون از مریخ اومده !

به جای گفتن این جمله طولانی و نامفهوم، اون رو کوتاه تر بیان کنید؛ مثلا بگید:

?Take out your books, Ok

به جای کلمه اوکی، بسته به شرایط، از زبان بدن هم استفاده کنید.  زبان بدن در آموزش به کودکان بسیار موثر هست، چون به یادگیری اونها کمک میکنه.

حتی به شما به عنوان معلم کمک میکنه تا متوجه بشید بچه ها چیزی متوجه شدند یا نه؟

 

چرا کودکان از یادگیری زبان جدید فراری اند؟

یک اشتباه ناشیانه دیگه که در تدریس به افراد مبتدی یا بچه ها اینه که معلم با فرض اینکه همه متوجه درس شدند از اون مبحث عبور میکنه و در اصلاح “check understanding” انجام نمیده تا مطمئن بشه همه متوجه دستورات کلاس هستند.

 

زبان بدن

در جلسه اول ( بعضا تمام جلسات ) ممکنه خیلی از بچه ها یا حتی بزرگ ها از پرسیدن سوال و گفتن اینکه متوجه نشدند خجالت بکشند یا بترسند.

در نتیجه ترجیح میدن به جای پرسیدن ساکت بمونن. باید تا جایی که میتونید جو رو عوض کنید و نذارید کلاس حالت خشک و رسمی داشته باشه.

 

باید زبان بدن شاگردهاتون رو بخونید.  معمولا از حالات چهره و زبان بدن میشه حدس زد که مطلب رو فهمیدن یا نه. میتونید چند تا سوال کوچیک بکنید تا مطمئن بشید.

 

زمان کافی بدید

به عنوان معلم نباید از بچه هایی که تازه با زبان انگلیسی آشنا شدند توقع داشته باشیم که سریع متوجه حرفهای ما بشن.

باید به اندازه کافی مثال برای زدن داشته باشیم، ازشون مطمئن بشیم که متوجه درس شدند، و به اندازه نیاز بهشون زمان بدیم تا تمرین کنند و آنچه تدریس شده رو یک بار در ذهنشون مرور کنند.

وقتی یک مبحث سر کلاس تدریس میشه باید بعدش از بچه ها بخواهیم که اون مبحث رو به تنهایی و یا گروهی یا دو به دو با هم تمرین کنند. پس باید زمان کافی داشته باشن و تحت فشار نباشن تا بتونن حتی اشتباه کنن تا اون مطلب براشون جا بیفته.

 

خسته کننده نباشید

بچه ها موجودات پر انرژی هستند پس نمی تونیم توقع داشته باشیم مثل مجسمه بشینن و به حرفهای طولانی و بعضا خسته کننده ما گوش بدن. اگه حرفهای ما براشون جذاب نباشه زود خسته میشن و تمرکز خودشون رو از دست میدن.

 

فلش کارت

راه های زیادی وجود داره که یادگیری زبان رو برای بچه ها ساده و لذت بخش کنه. یکی از بهترین کارها استفاده از فلش کارت هست. فلش کارت به دلیل داشتن عکس های کودکانه و جذاب، بچه ها رو جذب میکنه.

 

بازی با فلش کارت در خانه

به عنوان پدر یا مادر اگه هنوز فرزندتون رو به کلاس نفرستادید فلش کارت رو میتونید توی خونه استفاده کنید. به این شکل که روزی یک کلمه با استفاده از فلش کارت به فرزندتون آموزش بدید. حتی روزی یک کلمه هم کافیه و لازم نیست به کودکتون فشار بیارید.

 

بازی کنید

بچه ها عاشق بازی کردن هستند. وقتی به بچه ها بگیم بیاید با هم بازی کنیم چشماشون از خوشحالی برق میزنه.  وقتی بازی رو با تدریس ادغام کنیم تاثیر مثبتی روی یادگیریشون میذاره.

یکی از بازیها پانتومیم هست. میتونید از موضوعات ساده شروع کنید و از بچه ها بخواهید که حدس بزنن.

یکی از بازی‌ها حدس زدن کلمات هست.  به این شکل که شما یک کلمه در نظر میگیرید و از بچه ها میخواهید که حروف اون رو حدس بزنن. سعی کنید برای بازی‌ها جایزه یا امتیاز در نظر بگیرید تا بچه ها بیشتر انگیزه پیدا کنند. حتما در بازی‌ها خلاق و پر شور عمل کنید. سعی کنید خودتون بازی اختراع کنید یا از خود بچه ها برای ابداع بازی ایده بگیرید.

 

موسیقی، کارتون، فیلم

میتونید متناسب با سن فرزند یا شاگردهاتون موزیک پیدا کنید و از بچه ها بخواهید تا کلماتش رو تا جایی که میتونن تکرار کنن. یا کلمه هایی که متوجه میشن رو پای تخته بنویسن.

 

فقط سعی کنید کل فیلم یا کارتون رو سر کلاس نمایش ندید چون از حوصله کلاس خارج میشه.  میتونید قسمت های جالبش رو جدا کنید و نمایش بدید.

 

آخرین نکته

بچه ها موجودات فعال و پر انرژی هستند، خودتون رو باهاشون وفق بدید و کلاس رو به محیط جذاب و دوست داشتنی تبدیل کنید. در غیر اینصورت برای همیشه از زبان انگلیسی زده میشن.

آموزش زبان به کودکان، فضا و شرایط و روحیه خاصی می طلبه. میزان انرژی و حوصله رو در خودتون بالا ببرید.

باید خودتون هم ک?ودک بشید و کودک درون خودتون رو فعال کنید تا بهتر نتیجه بگیرید تا در آینده به تعداد افراد کاربلد و علاقمند به زبان انگلیسی اضافه بشه.

یک هدف مهم که در دوره کودکان آکادمی ۲۴ talk دنبال می شود، ایجاد علاقه و انگیزه کافی برای یادگیری زبان انگلیسی در فرزندان شماست. داشتن یک تجربه خوب و مثبت از کلاس زبان بسیار ارزشمند است و باعث جلوگیری از دلسردی کودکان برای ادامه یادگیری در مقاطع بالاتر خواهد شد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

آموزش صحبت کردن، فرآیندی است که از بدو تولد کودک و با تجربه استفاده از اصوات مختلف توسط کودک آغاز می ‎شود . معمولا تا 2 سالگی ، بیشتر کودکان واژگان زیادی آموخته و می ‎توانند کلمات را به منظور ابراز نیازهای خود بیان کنند . در این قسمت از گهوارک به ارائه روند مناسب آموزش سخنوری به کودک و راه هایی برای تشویق او به ارتباط برقرار کردن خواهیم پرداخت .

از تولد تا 3 ماهگی

در این مرحله کودک صدای شما را می ‎شنود و سعی در تکرار این اصوات دارد . شما می‎ توانید در انجام این کار به او کمک کنید :

برای کودک خود آواز بخوانید :

آواز خواندن برای کودک حتی از قبل از تولد نقش زیادی در عادت دادن گوش او به شنیدن صداهای مختلف دارد زیرا او حتی در داخل شکم شما نیز صدای تان را می‎شنود.

با کودک خود و یا در حضور او با سایر افراد اطرافتان صحبت کنید :

درست است که او معنی دقیق کلمات را درک نخواهد کرد اما با این حال شنیدن صدای شما و دیدن لبخندتان او را هیجان زده خواهد کرد و او همچنین از شنیدن و دیدن افراد دیگر نیز لذت خواهد برد .

محیطی ساکت و آرام برای فرزند خود ایجاد کنید :

نوزادان به بازی کردن و ایجاد سر و صداهای مختلف در محیطی عاری از هرگونه سر و صدای تلویزیون ، رادیو و یا ضبط نیازمندند .

از 3 تا 6 ماهگی

در این دوره فرزند شما سعی در درک نحوه ارتباط های کلامی افراد با یکدیگر دارد . شما با انجام این کارها می‎ توانید به او در صحبت کردن کمک کنید :

  • کودک خود را در فاصله نزدیک به خود نگه دارید تا بتواند به چشمان شما خیره شود .

  • با او همراه با لبخند حرف بزنید.

  • سر و صداهایی که فرزندتان از خود در می ‎آورد را تکرار کنید.

  • در صورت تلاش او برای تکرار کلمات شما ، کلمه مورد نظر را دو مرتبه تکرار کنید .

    از 6 تا 9 ماهگی

کودک شما در این دوره سعی در ایجاد صداهای مختلف و بازی با اصوات گوناگون دارد . برخی از این کلمات عبارتند از "بابا" یا "دادا". کودک با شنیدن صدای شاد شما لبخند زده و با شنیدن صدای عصبانی ، گریه می ‎کند و یا ناراضی به نظر خواهد رسید . در این مرحله شما با انجام این کار ها می‎ توانید به فرزند خود در درک بهتر کلمات کمک کنید (حتی اگر هنوز نتواند آن ها را به زبان بیاورد):

به او کمک کنید تا دست خود را به همراه موسیقی نواخته شده ، روی صفحه حرکت دهد.

به فرزندتان اسباب بازی بدهید و چیزی در مورد آن به او بگویید .

او را مقابل آینه قرار دهید و از او بپرسید "این کیه؟" ؛ سپس نام او را تکرار کنید .

از فرزند خود سوال بپرسید . برای مثال از او بپرسید " هاپو کجاست ؟"؛ اگر واکنشی نشان نداد، به او نشان دهید که سگ عروسکی او کجاست.

از 9 تا 12 ماهگی

کودک شما در این دوره شروع به درک کلمات ساده خواهد کرد . اگر در حین انجام کاری به او بگویید "نه نه" ، متوقف شده و به شما خیره خواهد شد . اگر کسی از او بپرسد "مامان کجاست ؟"، او به دنبال شما خواهد گشت . او با اشاره و زبان بدن خود سعی در انتقال پیامی به شما خواهد داشت .

برای مثال وقتی به شما نگاه می‎ کند و دستان خود را بالا می ‎برد ، سعی در انتقال این پیام که می ‎خواهد بغلش کنید به شما خواهد داشت . شما می ‎توانید با تکان دادن دست خود به او بیاموزید که چگونه با شما خداحافظی کند .

از 12 تا 15 ماهگی

نوزادان در این دوره شروع به استفاده از کلمات می‎ کنند . آن ها صحبت کردن را با استفاده کلمات ساده ای مانند "بابا" و یا "دَدَ" برای رفتن به گردش ، آغاز می ‎کنند . در این دوره بیشتر بچه ها توانایی استفاده از 1 یا 2 کلمه را دارند و بیش از 25 کلمه را درک می ‎کنند .

برای مثال اگر از او اسباب بازی بخواهید ، برای شما خواهد آورد . او می‎ تواند بدون استفاده از کلمات و تنها با استفاده از دستان خود و ادای برخی اصوات ، چیزی از شما بخواهد . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به او در بیان کلماتی که توانایی تلفظ آن ها را ندارد کمک کنید :

  1. در مورد اشیائی که از آن ها استفاده می ‎کنید با کودک خود صحبت کنید و به او فرصت دهید تا نام آن ها را تکرار کند.

  2. از کودک خود درباره اشکال موجود در نقاشی های کتاب داستان سوال کنید و به او فرصت دهید تا نام آن را بگوید .

  3. وقتی کودکتان موفق به بردن نام اشیا می ‎شود به او لبخند بزنید و برایش دست بزنید . چیزی درباره آن شیء به کودکتان بگویید . برای مثال " اون سگ رو ببین ! چقدر بزرگه ! دمشو نگاه کن "

  4. در مورد چیز هایی که فرزندتان علاقه بیشتری به آن ها نشان می ‎دهد با او صحبت کنید . به او فرصت دهید تا کلمات شما را تکرار کند .

  5. در مورد کارهای روزمره خود با او صحبت کنید . برای مثال "دوست داری کدوم لباستو بپوشی ؟"، " شیر یا آبمیوه می ‎خوری ؟"

  6. در مورد کلمه هایی که کودکتان از آن ها استفاده می ‎کند ، صحبت کنید . برای مثال وقتی می گوید توپ ، شما بگویید " اون توپ بزرگ و قرمز مال توئه "

  7. عروسک ها و اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان را در مکالمه هایتان دخیل کنید . برای مثال بگویید " نازنین دوست داره با ما بازی کنه . به نظرت بلده برامون غذا درست کنه ؟"

از 15 تا 18 ماهگی

کودک شما در این دوره از حرکات پیچیده تری برای ایجاد ارتباط با شما استفاده خواهد کرد و به تلاش خود در ساخت واژگان بیشتر ادامه خواهد داد . او ممکن است دست شما را بگیرد ، با شما به سمت قفسه کتاب برود و به یک کتاب اشاره کند تا با یکدیگر آن را بخوانید . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به فرزندتان در برقراری ارتباط با خودتان کمک کنید :

  • به او بگویید "بینیتو به من نشون بده "؛ سپس به بینی خود اشاره کنید . این کار را در مورد انگشتان دست ، پا، چشم، زانو وغیره نیز انجام دهید .

  • یکی از اسباب بازی های کودکتان را پنهان کرده و از بخواهید که آن را پیدا کند . به او در انجام این کار کمک کنید و در این لذت شریک شوید .

  • وقتی کودکتان به شما چیزی داد ، در رابطه با آن با او صحبت کنید ، مثلا اگر به شما کتابی داد از او تشکر کنید و عکس های آن را به او نشان دهید .

    از 18 ماهگی تا 2 سالگی

    کودک شما در این دوره قادر به دنبال کردن دستورالعمل ها بوده و می ‎تواند کلمات را در کنار هم قرار دهد مانند "ماشین برو" یا "آب بده" . او همچنین در این دوره شروع به انجام بازی هایی می‎ کند که باعث توسعه زبان گفتار او می ‎شوند. با انجام کارهای زیر می ‎توانید به تقویت مهارت های ارتباطی کودک خود کمک کنید:

    • از فرزند خود کمک بخواهید. برای مثال از او بخواهید که فنجانش را روی میز بگذارد یا کفش هایش را نزد شما بیاورد .

    • برای فرزند خود شعر بخوانید و از او بخواهید که آنچه که در محیط اطراف خود می ‎بیند را برای شما نام ببرد .

    • کودک خود را تشویق کنید تا در مورد اسباب بازی های خود با سایر هم سن و سالانش صحبت کرده و ارتباط برقرار کند.

    • با فرزند خود عروسک بازی کنید ، برای عروسک هایش غذا درست کنید و تلفنی حرف بزنید یا سایر عروسک ها را به مهمانی دعوت کنید .

      از 2 تا 3 سالگی 

    مهارت های ارتباطی کودکتان از 2 تا 3 سالگی با تقویت لب های او توسعه پیدا خواهد کرد و او می‎ تواند کلمات بیشتری را برای ایجاد جملات ساده در کنار هم قرار دهد . برای مثال او می‎ تواند بگوید "مامان خداحافظ" .

    او همچنین در این دوره قادر به پاسخگویی به سوالات ساده مانند "خرست کجاست ؟" نیز می ‎باشد . تا 36 ماه آینده فرزندتان توانایی پاسخگویی به برخی سوالات پیچیده تر مانند "وقتی گرسنه ای چه کاری انجام می ‎دی ؟" را کسب خواهد کرد . او در این دوره بازی های خیالی بیشتری انجام می دهد ، مانند رفتن به محل کار ، تعمیر ماشین اسباب بازی و مراقبت از عروسک ها.

    شما در این دوره با انجام کارهای زیر، قادر به کمک به فرزندان در ساخت جملات پیچیده تر و کارهای مهم تر خواهید بود :

    1. به فرزندتان نام و نام خانوادگی اش را بیاموزید.

    2. در رابطه با تعداد، اندازه و شکل اشیاء مختلف از او سوال کنید.

    3. از فرزند خود سوالاتی بپرسید که جواب آن ها "آره" و یا "نه" نباشد . برای مثال بگویید " وای چقدر کرم اینجاست ! چندتا کرم اینجاست ؟ اونا دارن کجا می ‎رن ؟"، سپس صبر کنید و منتظر شنیدن جواب او باشید . در صورت لزوم می ‎توانید بگویید "من 5 تا کرم می ‎بینم . به نظرت اونا می ‎خوان برن پارک یا مغازه ؟"

    4. از فرزندتان بخواهید تا داستان کتاب مورد علاقه اش را برایتان تعریف کند . از او بپرسید "چه اتفاقی برای او 3 تا خوک کوچولو افتاد ؟" خواندن کتاب به توسعه زبان گفتار کودکتان کمک خواهد کرد . او را به کتابخانه ببرید و به سلیقه خودش برایش کتاب بخرید . او از انجام این کار با شما لذت خواهد برد .

    5. بازی های تخیلی و سرگرم کننده انجام دهید. بازی کردن و نقش آفرینی ، فرصت های غنی برای استفاده و یادگیری زبان در اختیار فرزندتان قرار خواهد داد .

    6. فراموش نکنید که فرزندتان هنوز به محیطی آرام نیازمند است که این موضوع فقط مختص زمان خواب او نیست . تلوزیون و رادیو را خاموش کنید و بگذارید کودکتان از بازی کردن ، آواز خواندن و صحبت کردن با شما در محیطی آرام لذت ببرد.

  • منبع
  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان

 

تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان بیشتر والدین به این مساله واقف هستند که دعوا مقابل چشمان فرزندان کار نادرست و ناشایستی می باشد اما در اکثر مواقع والدین به این مساله توجهی نمی کنند و جلوی فرزندان خود با یکدیگر جر و بحث می کنند. در زندگی زناشویی عوامل بسیاری وجود دارند که باعث بروز اختلاف میان زوجین می شود.  خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعـث می شود اختـلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟ اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند. برخی تحقیقات نشان می دهد: بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس، صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش می دهند. مشاجره والدین و آسیب روانی فرزندان دعوای والدین باعث می شود تا فرزندان در برابر استرس بسیار ضعیف نشان دهند و همین امر باعث می شود تا سلامت روانی آن ها تحت تاثیر قرار گیرد. طبق تحقیقات انجام شده توسط محققان دعوای میان والدین که منجر به طلاق آن ها شود باعث می شود تا فرزندان از مشکلات روانی رنج ببرند و در خوشبختی آینده آن ها تاثیر منفی بگذارد. براساس تحقیقات، کودکانی که در معرض منازعات شدید، مداوم و طولانی مدت والدین خود قرار می‌گیرند، می‌توانند به افرادی تهاجمی، متخاصم و خشن بدل شوند. در مواقعی نیز تاثیر مشاجره والدین بر فرزند به صورت کاهش اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی بروز می‌کند که در بعضی از کودکان می‌تواند حتی تبدیل به روحیه خودکشی شود. علاوه بر این، عملکرد تحصیلی کودک در نتیجه مشاجرات والدین آسیب می‌بیند که همین امر بر پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی وی نیز اثر می‌گذارد. دانشمندان معتقدند که کودکان در همه سنین تحت تاثیر نزاع‌های میان والدین قرار می‌گیرند و روابط میان والدین یکی از قویترین تاثیرات را در بهداشت روانی طولانی مدت، خوشبختی و شانس زندگی کودکان در آینده دارد. از سوی دیگر اگر فرزندان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای پدر و مادرشان باشند در طول زمان خوش بینی خود را در مورد جهان و توانایی‌های خود را برای به دست آوردن هماهنگی و عشق از دست می‌دهند.  تاثیرات طولانی مدت الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.  بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد. اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.  شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.  والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است. اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید. بچه ها را آگاه سازید وقتی که دعواها طولانی می‌شود، بچه‌ها به این فکر می‌افتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید می‌خواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرف‌هایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کم‌حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید. در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.  خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود. روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید. از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند. اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید. اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود. در پایان برای فرزندان خود توضیح دهید که این کار شما کار بسیار اشتباه و غلطی بوده است و حرف هایی که در دعوا میان شما ردوبدل شده است فقط از روی عصبانیت بوده و هیچ معنی و مفهوم خاصی نداشته است. سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید. همواره پس از دعوا رفتار طبیعی از خودن نشان دهید و هرگز با هم قهر نکنید.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 چرا کودک من در به خواب رفتن مشکل دارد؟

 

آداب خواباندن صحیح کودک کدامند؟

یکی از بزرگترین دغدغه های والدینی که به تازگی صاحب فرزند شدند و یا کودک خردسالی دارند، موضوع خواب کودک و مشکلات مربوط به آن است.

 

  • آیا می‌دانید کودکتان در طی شبانه روز به چه میزان خواب نیاز دارد؟

  • تا چه میزان از منابع ترس کودکتان در هنگام خوابیدن آگاهی دارید؟

  • آیا می‌دانید چرا کودکتان دچار مشکل خواب می‌شود؟

  • تماس فیزیکی والد و کودک در موقع خواب باید به چه میزانی باشد؟

  • از تکنیک کارت عبور شب برای حل مشکلات بدخوابی کودک آگاهی دارید؟

  • اصول صحیح خواباندن کودک را می‌شناسید؟

خواب کافی برای تکامل و فعالیت طبیعی مغز، حکم غذا برای بدن را دارد.

و هرنوع اختلال خواب برای مدت طولانی می‌تواند عواقب جدی بر روی فعالیت اعضای مختلف بدن، به خصوص مغز بر جای بگذارد که در رأس آنها اختلالات خلقی و ذهنی (حافظه و یادگیری) است.

مدت خواب مورد نیاز بدن در دوره های مختلف سنی 

مدت خواب مورد نیاز بدن در دوره های مختلف سنی متفاوت است.

در حالیکه جنین داخل شکم مادر تقریباً بیش از 23 ساعت در شبانه روز در خواب به سر می‌برد، در ماه های اول پس از تولد، 16 تا 18 ساعت، در یک سالگی 14 تا 15 ساعت، در چهار سالگی به 10 تا 12 ساعت و در ده سالگی حدود 10 ساعت به خواب نیاز دارد.

ساعات نیاز به خواب با افزایش سن به تدریج کاهش می‌یابد و بعد از بلوغ به 7 تا 8 ساعت در شبانه روز می‌رسد.

الگوی خواب نیز در دوران مختلف زندگی دستخوش تغییر است.

به طوریکه در ماه اول تولد نوزاد صرف نظر از اینکه چه موقع از شب و روز باشد، هر 2 تا 3 ساعت بیدار شده، شیر می‌خورد و 10 تا 20 دقیقه بعد مجدداً به خواب می‌رود.

در شش ماهگی علاوه بر خواب کامل شبانه، دو بار در روز (صبح و عصر) نیز برای مدت یک و نیم تا دو ساعت می‌خوابد و در حوالی چهار سالگی معمولاً فقط یک خواب نیم روزی خواهد داشت.

در حوالی ده سالگی، خواب تقریباً فقط به شب محدود می‌شود (البته بر حسب ساختار فعالیتی خانواده و فرد ممکن است خواب نیمروز نیز وجود داشته باشد) و این الگو تا نزدیکی پیری ثابت باقی می‌ماند.

در دوران پیری مجدداً نظم خواب به هم خورده و طول مدت خواب شبانه کم و در عوض افراد 1 یا 2 بار در نیم روز به خواب می‌روند.

 

ارتباط ساعت بیولوژیک بدن با خواب

 

فعالیت بسیاری از ارگان های داخلی ما در طول شبانه روز یکسان و یکنواخت نیست و به صورت دوره ای تغییر می‌کند که به وسیله ساعات درونی موسوم به ساعات بیولوژیک تنظیم می‌شود.

یکی از این ساعات درونی (بیولوژیک)، ساعت شبانه روزی است که مرکز آن در مغز ما است.

تقریباً تمامی حیوانات دارای این ساعت بیولوژیک شبانه روز هستند که در مورد انسان طول مدت آن نزدیک به 24 ساعت است و توسط آن همانند طبیعت بدن دوره های شب و روز را طی می‌کند. به طوریکه بدن را برای استراحت و خواب در شب ها آماده می‌کند.

این ساعت بیولوژیک شبانه روزی در حوالی 4 تا 6 ماهگی تا حدودی به یک نظم خاصی می‌رسد، به نحوی که به کودک این امکان را می‌دهد تا بیشتر خواب خود را در شب داشته باشد و در حوالی یک سالگی نظم و فعالیت این ساعت به یک سطح ثابت و پایدار می‌رسد.

هرچه این ساعت بیولوژیک شبانه روزی دیرتر تنظیم شود، امکان اصلاح آن در ماه ها و سال های بعد مشکل تر خواهد بود.

لذا اگر می‌خواهید کودک از یک خواب خوب و سالم و منظم برخوردار شود، می‌بایست از همان سال های اول با خواب کودک به درستی برخورد شود.

علت مشکلات خواب در کودکان چیست؟

حتی اگر کودک در 2 سال اول تولد دارای برنامه  و الگوی خوابی منظم و خوب بوده باشد، باز هم به دلیل تغییرات تکاملی چشمگیر، بسیاری از خردسالان (به خصوص در سن 2 تا 3 سالگی) دچار برخی مشکلات در به خواب رفتن و در خواب ماندن خواهند شد.

برای اینکه دریابیم این تغییرات چه تأثیری بر روند خواب کودک دارند و چگونه با آنها به درستی برخورد کنیم، ابتدا لازم است نگاهی اجمالی به تغییرات احساسی عاطفی و ادراکی کودک در این سنین و ارتباط آنها با خواب بیاندازیم:

 

دنیای خیالی و جادویی کودکان

برای کودکان 2 تا 3 ساله (حتی تا 5 ساله) میان دنیای خیالی و واقعی مرز مشخص و واضحی وجود ندارد و برای (ذهن) آنها همه چیز امکان پذیر است (صحبت کردن یا پرواز حیوانات یا غیب کردن اشیاء، دادن غذا به عروسک و لولو، هیولا و…(

به همین دلیل حتی اگر شاهد خارق العاده ترین شعبده بازی ها و تردستی ها باشند، برایشان پیش پا افتاده و غیرمهیج است.

این ویژگی ذهنی، آشفتگی زیادی در ذهن کودک به وجود می‌آورد که با روند به خواب رفتن (آرامش مغز و ذهن) در تضاد است.

همچنین ممکن است کودک در پی دیدن رویایی ترسناک نیمه شب بیدار شده و بیان کند که غولی در زیر تخت او یا داخل کمد مخفی شده است.

 

خودمحوری کودکان

از ویژگی های دوران کودکی، خودمحوری -نه خودخواهی- است.

به این معنی که کودک خود را مرکز عالم می‌داند و هر چیز که پیرامون او می‌گذرد، به نحوی در ارتباط و یا در خدمت او است.

به همین دلیل اگر پدر و مادر با هم جروبحث و نزاع کنند یا مادربزرگ مریض شود، ممکن است چنین تصور کند که او عامل چنین وقایعی او بوده است.

همین کافی است که ذهن کودک را در شب مشغول و آشفته کند و یا اگر نصف شب بی خوابی به سرش بزند و یا غذا بخواهد تعجب کرده و طلبکار خواهد شد که چرا دیگران خواب هستند.

 

پدر و مادر، قادر مطلق

پدر و مادر آگاه و مهربان از طریق برآورده کردن تمامی نیازهای کودک در 2 سال اول تولد (که تقریباً محدود به غذا و ارتباط احساسی عاطفی بوده است) در فرزند خود حس اعتماد و اطمینان به پدر و مادر و دیگران و جهان را می‌کارند.

به همین دلیل پدر و مادر در ذهن کودک حکم غول چراغ جادو و قادر مطلق را بازی می‌کنند. و کودک برای هر مشکلی به آنها مراجعه کرده و پناه می‌برد.

اما در حوالی 2 تا 3 سالگی با تکامل ادراکی و برخورد صحیح پدر و مادر، با یک واقعیت دیگری مواجه می‌شود: 

اینکه دیگر پدر و مادر قادر مطلق نیستند (نمی‌توانند باران را متوقف کنند، نمی‌دانند که در درون او چه می‌گذرد، نمی‌توانند و…(

این چالش و آشفتگی ذهنی به ویژه در شب ها خود را بیشتر نمایان کرده و موجب اشکال در خواب کودک می‌شوند.

 

خواسته ها و امیال نامحدود کودکان

کودکی که تا قبل از این فقط تعداد انگشت شماری خواسته داشت، حال خواسته هایش نه تنها غیر قابل شمارش خواهد شد بلکه محدودیتی برای آنها نیز متصور نیست.

اگر یک بستنی خوبه چرا 5 تا نه؟! اگر به اختیار او باشد کل مغازه اسباب بازی فروشی خالی خواهد شد، و با هیچ منطقی نیز قابل تغییر نیست.

در اینجاست که کودک کم کم با توانایی ها و ناتوانایی های خود آشنا شده و کم کم از آسمان خیال و رویا پا بر زمین واقعیت ها می‌گذارد.

ابراز وجود در کودکان

کودک برای یافتن خود و ارزیابی توانایی هایش در هر فرصت و موقعیت ممکن، پدر و مادر را به چالش می‌کشاند و تا آنجایی که ممکن باشد با پدر و مادر مخالفت می‌کند.

حال در نظر بگیرید اکثر بالغینی که (ظاهرا) منطق و شعور دارند با کوچکترین مشاجره یا مسئله ای مخالف میل شان نه تنها شب خوابشان نمی‌برد بلکه تا چندین شب کابوس دیده و در طول روز نیز به هم می‌ریزند.

چگونه انتظار داریم فرزندانمان با چنین تغییرات و تعارض ها و کشمکش های ذهنی، خیالی راحت داشته و به راحتی به رختخواب بروند و تا صبح یک نفس بخوابند؟

اما نگران نباشید، خوشبختانه با برخورد صحیح، فرزندانمان این مراحل و چالش ها را به خوبی پشت سر خواهند گذاشت و با کمترین صدمه به مرحله بعدی زندگی خود قدم خواهند گذاشت.

اصول صحیح خواباندن کودک

زمان خواب کودک

با توجه به طول مدت خواب مورد نیاز و برنامه خانواده و کودک در طول روز، معمولاً ساعت بین 7 تا 9 شب بهترین زمان برای خواباندن کودک است.

برای اعلام زمان خواب استفاده از ساعت زنگ دار و یا سایر وسایل مشابه الگوی بسیار خوبی است.

با این روش نه تنها از تکرار این جمله که ساعت خواب است جلوگیری می شود و تقابل بین شما و فرزندتان را کمتر می کند بلکه حس کنترل و مسئولیت پذیری را در کودک برمی انگیزد.

 

آداب و رسوم قبل از خواب کودک

این مرحله در آماده سازی کودک برای خواب و آموزش نظم و انضباط بسیار مهم و کارآمد است.

در این مرحله که معمولاً بیش از 30 دقیقه به طول نمی انجامد، جو و فضای خانه آماده شده و کودک اولین قدم ها را برای جدا شدن بندناف روانی اش از پدر و مادر برمی‌دارد.

در عین حال به تدریج درمی‌یابد که این جدایی نه تنها پایان کار نیست بلکه خود را به عنوان موجودی مستقل از پدر و مادر که قادر به ادامه حیات است، می‌یابد و تحت کنترل قرار دادن زندگی را به کمک مادر و پدر تجربه می‌کند.

این آداب و مراسم بر حسب ویژگی های فردی کودک می تواند مجموعه ای از موارد زیر باشد:

  • مسواک زدن

  • دوش گرفتن

  • تعویض لباس

  • خواندن کتاب قصه یا گوش دادن به نوار قصه

  • صحبت کردن در مورد اتفاقات روز

  • مالش پشت یا نوازش سر و موها

  • دعا کردن

  • و سرانجام در پایان کار بغل کردن و بوسیدن و شب بخیر گفتن و به خواب رفتن

 

در رابطه با وضع این آداب بهتر است نکات زیر را مدنظر داشت:

  • بهتر است پدر و مادر به طور متناوب (و یا به صورت مشارکتی) در اجرای این مراسم به کودک کمک کنند. اما اگر کودک فقط با یکی از آنها راحت باشد، نباید پافشاری نمود. به جای آن باید در طول روز با کودک تعامل بیشتری داشت تا کودک تمایل بیشتری از خود نشان دهد.

  • به کودک این امکان داده شود تا در انتخاب برخی از مقررات مختار و صاحب نظر باشد (خواندن قصه یا گوش دادن به نوار قصه، نوع لباس در زمان خواب و یا نوع خمیر دندان(.

 

  • برحسب تمایل کودک، می‌توان درب اتاق خواب وی را نیمه باز یا به طور کامل باز گذاشت (ولی بجز شرایط خاصی آن را قفل نکنید(.

  • بر حسب سلیقه و تمایل کودک از چراغ خواب، یا آب نما با نور کم و وسایل نظیر آن استفاده کنید.

  • تمامی تمهیدات لازم ایمنی برای جلوگیری از حوادث احتمالی نیمه شب اتخاذ شود (عدم وجود وسایل نوک تیز، ثابت کردن کتابخانه به دیوار و …(

 

  • به جز برخی از آداب ثابت (نظیر مسواک زدن و احتمالا دوش گرفتن) بایستی نوع مراسم بر حسب ویژگی های شخصیتی و فردی کودک تعیین شوند. برخی از کودکان از طریق کلام و صحبت ارتباط بهتری برفرار می‌کنند و آرام می‌شوند و برخی دیگر از طریق دیدن و لمس کردن.

  • گرفتن عکسی از کودک در زمان انجام این مراسم (و یا بریدن عکس های مرتبط از مجله یا کتاب قصه) و در معرض دید قرار دادن آنها، فکر خوبی برای یادآوری دائم و تشویق کودک در انجام آنهاست.

 

  • تمامی جو خانه باید همسو و در راستای زمان خواب کودک تغییر کند (عدم بلندکردن صدای رادیو یا تلویزیون، عدم برگزاری میهمانی در این ساعت و…(.

  • دادن یک فنجان شیر گرم در نزدیکی زمان خواب و استفاده از یک موزیک ملایم برای کمک به خواباندن کودک در برخی از کودکان تا حدی موثر هستند.

 

ثبات و پایداری

اگرچه کودکان در این سنین در زمان تفریح و بازی از به هم ریختگی و آشفتگی استقبال می‌کنند اما در امور زندگی نیاز به ثبات و یکنواختی دارند و هر نوع تغییر در این برنامه ها می‌تواند باعث برهم ریختن ذهن و الگوی رفتاری کودک شود.

لذا به جز در موارد استثنایی نباید از این چهارچوب مراسم و آداب خارج شد و یا برخی مراحل را حذف کرد.

از طرف دیگر تغییراتی همچون مسافرت، میهمانی دیر وقت شبانه و ورود به مهد کودک و امثال آن می‌توانند باعث اختلال در نظم خواب کودک شوند. پس تا حد امکان باید از چنین تغییراتی جلوگیری نمود.

در صورت اجتناب ناپذیر بودن چنین تغییراتی (از جمله آغاز ورود به مهد کودک) باید زمان و توان بیشتری در نزدیکی زمان خواب کودک اختصاص داد تا با برقراری ارتباط احساسی عاطفی، فیزیکی و کلامی بیشتر اطمینان و آرامش درونی کودک را تقویت نمود.

با به کار بردن تمهیدات بیان شده اکثر کودکان ظرف یک هفته (و اکثراً ظرف چند روز) یک برنامه خواب خوب و منظمی پیدا خواهند کرد.

تماس فیزیکی  با کودک در موقع خواب

معمولاً تمایل کودکان به تماس فیزیکی با پدر و مادر به دلیل اضطراب جدایی، یا ترس از تاریکی و برای به دست آوردن احساس امنیت بیشتر است.

و تا زمانیکه این گونه ترس ها معنی خاصی نداشته باشد و شما با آن راحت باشید و دقیقاً قبل از اینکه او به خواب برود شما از او جدا شوید، بلامانع است. بهترین روش برقراری ارتباط فیزیکی با کودک در چنین شرایطی در دست گرفتن دست کودک یا نوازش موها و سر او و یا مالش پشت او است.

لذا بدون اینکه واکنش واضح  و یا منفی به این رفتار کودک نشان دهید، با درایت و ظرافت این تمایل را آنگونه که شما راحت هستید و بهتر است، هدایت کنید.

 

راه دیگر این است که به کودک عروسک مورد علاقه اش را داد تا او را در آغوش بگیرد و با او بخوابد (اگر هر دو را خواست از آن دریغ نکنید(.

مجدداً باید متذکر شد که ارتباط  فیزیکی باید محدود و تا قبل از به خواب رفتن کودک باشد.

بدین معنی که اگر قرار باشد کودک ساعت 9 به خواب برود، باید پس از خواندن داستان و پرسش اینکه چیزی لازم دارد یا نه؟! کودک را بوسید، شب بخیر گفت و اتاق را ترک کرد.

اگر کودک خواستار حضور شما باشد باید برای او کاملاً مشخص کنید که پس از گفتن شب بخیر، تا زمانی که او به خواب برود شما در روی صندلی نشسته و مشغول کار خود (مثلاً مطالعه، بافندگی و…) خواهید بود ولی هیچگونه صحبت و مکالمه ای قابل قبول و جایز نخواهد بود و (در صورت تخطی اتاق را ترک خواهید کرد(.

اگر متوجه شدید که حضور شما موجب به خواب نرفتن کودک می‌شود، بهتر است اتاق را ترک کنید و بعد از 10 تا 15 دقیقه بدون هیچ صحبت و واکنشی به او سر بزنید (برای مدت 10 تا 20 ثانیه(.

مخالفت و گریه زاری موقع خواب در کودکان

این مسئله در 20 تا 25 درصد خردسالان و اغلب در کودکانی که به تازگی اتاق خواب مجزا پیدا می‌کنند و یا تغییرات محیطی در خانواده (مسافرت) و یا مراحل تکاملی فردی (یادگیری مهارت جدید) و یا ورود به فضایی جدید (شروع مهدکودک، کودکستان یا دبستان) را تجربه می‌کنند، اتفاق می‌افتد.

یکی از تکنیک های بسیار جدید که در چند سال اخیر مورد مطالعه قرار گرفته و در بیش از 90 درصد موارد در کودکان 3 تا 10 ساله (و حتی 2 ساله و یا بیشتر ) به خوبی جواب می‌دهد، تکنیک کارت عبور شب است.

تکنیک کارت عبور شب

در این روش ابتدا با همکاری و نظر کودک، کارتی به ابعاد کف دست با درج نام کودک طراحی می‌شود و قبل از خواب در اختیار کودک قرار داده می‌شود (یا در کنار تختش گذاشته می‌شود(.

سپس به کودک توضیح داده می‌شود که بعد از زمان خواب و شب بخیر گفتن، او فقط اجازه دارد یک بار از این کارت استفاده کند و برای مدت کوتاهی برای نوشیدن آب، رفتن به دستشویی و یا در آغوش گرفتن مادر و یا پدر، از اتاق خود خارج شود.

اگر بیش از یک بار این عمل تکرار شود، مادر یا پدر باید بدون صحبت و نگاهی (حتی چشم در چشم) کودک را به اتاق خود هدایت کنند و به رختخواب بازگردد.

برخی از کودکان ممکن است در روزهای اول چند بار این عمل را تکرار کنند ولی اگر پدر و مادر وظیفه خود را به درستی انجام دهند (بدون صحبت و ارتباط ( تقریباً تمامی کودکان ظرف 2 هفته برنامه خواب منظمی پیدا خواهند کرد.

اما در مورد گریه و زاری باید به کودک تذکر داد که این عمل او باعث آزار سایر اعضاء خانواده خواهد شد و در صورت تداوم درب اتاق او بسته خواهد شد و در مرحله بعدی، برخی از امتیازات او گرفته خواهد شد (نظیر محروم شدن از برخی از اسباب بازی ها یا برنامه تلویزیونی مورد علاقه اش برای روز بعد(.

اگر کودک اعلام کرد که خوابش نمی‌آید، می‌توان به او گفت که بدون ایجاد سر و صدا می‌تواند در اتاق خود بازی کند و یا کتاب قصه را نگاه کند ولی حق بیرون آمدن از اتاق خود را ندارد.

به هیچ عنوان نباید اجازه داد تا کودک از حربه گریه کردن به خواسته اش برسد.

 

اگر پس از 5 تا 10 دقیقه همچنان به گریه خود ادامه دهد، می‌توان به او سر زد و متذکر شد که در صورت توقف گریه درب اتاق او باز گذاشته می‌شود.

معمولاً در نوبت دوم یا سوم، کودک گریه را متوقف کرده و یا حتی به خواب رفته است.

نکته مهم در این رابطه “مصمم بودن” پدر و مادر و عدم برقراری ارتباط طولانی با کودک است (فقط در حد هشدار دادن در مورد نتایج و عواقب رفتار خود(.

 

بیدار شدن از خواب و گریه شبانه  کودک و یا خروج از اتاق

این مساله نیز معمولاً ریشه در همان مسائل ذکر شده در مورد مخالفت در به خواب رفتن دارد ولی باید به فکر علل دیگری همچون کابوس شبانه و دیدن خواب های ترسناک، ترس و نهایتاً بیماری نیز بود.

در این حالت باید جهت اطمینان از عدم وجود مسئله جدی به کودک سر زد و او را چک کرد.

اگر مسئله خاصی وجود نداشت باید با محبت و مهربانی او را به اتاق و رختخوابش بازگرداند و تشویق به خوابیدن نمود و اتاق را ترک کرد.

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰
  • ضلات پای او تقویت شود، به خصوص اگر هنوز چهار دست و پا می کند.

  • شما همچنین باید به او نشان دهید چگونه زانوهایش را خم کند و زانوهای او را خم کنید تا مهارت های حرکتی او برای ایستادن و نشستن بهبود یابد.

کودک را روی صندلی فنری قرار دهید.

 

  • در حدود 5 تا 6 ماهگی، یک صندلی فنری برای کودک تهیه کنید تا به ساختن عضلات او کمک کند.

  • از گرفتن واکر برای کودک اجتناب کنید. مطالعات نشان می دهد واکرها رشد حرکتی کودک را کند کرده و باعث مشکلاتی در پشت کودک می شود. همچنین واکرها خطرناک هستند، زیرا احتمال افتادن آن ها در پله ها وجود دارد.

  • استفاده از واکر در کانادا ممنوع شده است و AAP در امریکا نیز مخالف استفاده از آن است.

استفاده از اسباب بازی ها برای تحریک کودک به ایستادن

 

  • یک اسباب بازی دور از دسترس کودک قرار دهید به طوری که برای گرفتن آن نیاز به ایستادن داشته باشد.

هنگامی که کمک می ایستد به نشستن او کمک کنید

 

  • اغلب کودکان خودشان می ایستند اما نمی دانند چطور باید بنشینند بنابراین هنگامی که کودک در حالت ایستاده گریه می کند و کمک می خواهد نگران نشوید.

  • به جای این که در هنگام بهانه گیری و گریه او را بلند کنید، به او نشستن بیاموزید به طوری که زانوهایش را خم کنید و مراقب او باشید تا بنشیند.

کمک به کودک برای راه رفتن

مبلمان را طوری قرار دهید که کودک بتواند با استفاده از آن ها راه برود

 

  • در واقع، هنگامی که کودک یاد می گیرد با استفاده از مبلمان راه برود، بهتر است دکوراسیون را برای امنیت کودک طراحی کنید تا بتواند به ارتفاعات نیز بدون خطر دست یابد.

  • به کودک کمک کنید از مبلمان پایین بیاید. بگذارید یک دست شما را بگیرد یا با کمک دو دست شما پایین بیاید.

یک اسباب بازی هل دادنی به کودک بدهید.

 

  • اسباب بازی های هل دادنی، مانند سبد خرید کوچک یا یک ماشین چمن زنی کوچک، به کودک کمک می کند راه برود. همچنین حفظ تعادل و اعتماد به نفس کودک را افزایش می دهد.

  • اگر کودک شما تازه ایستادن را یاد گرفته است اسباب بازی چرخ دار به او ندهید. هنگامی که اعتماد به نفس کودک شما به اندازه کافی بالا رفت، یک اسباب بازی چرخدار به او معرفی کنید.

  • بررسی کنید که اسباب بازی محکم باشدو چرخ های بزرگ داشته باشد. زیرا در این حالت احتمال افتادن کودک کمتر است. 

کودک را به حالت ایستاده نگه دارید.

 

  • اجازه دهید کودک انگشتان شما را بگیرد و خود را بکشد تا بایستد. در این حالت می توانید از وزن او حمایت کنید. اجازه بدهید راه برود و شما نیز زیر بغل او را بگیرید.

  • هر چقدر کودک پاهایش را بیشتر ورزش بدهد سریع تر راه رفتن را می آموزد.

  • هنگامی که کودک می ایستد او را نگه دارید تا به حالت مستقیم بایستد و از خم شدن او جلوگیری کنید. پاهای کج و انحنادار در 18 ماهگی کودک به همان شکل باقی می ماند اما تا سه سالگی ادامه خواهد داشت.

 
کودک را برای تلاش هایش تشویق کنید.

 

  • بیشتر کودکان از زمان تولد دوست دارند پدر و مادر را خوشحال کنند و تشویق شوند. بنابراین برای ایستادن یا راه رفتن کودک و تلاش هایش او را تشویق کنید.

  • کفش های مخصوص راه رفتن داخل منزل برای کودک نخرید. نیاز به خرید یک مجموعه کامل از کفش برای کودک نیست. بهترین کفش برای کودک پای برهنه است.

  • تا زمانی که سطوح در محیط منزل تمیز و سالم هستند به کودک اجازه بدهید پابرهنه راه برود. این کار باعث می شود پا و مچ پایش قوی شود و بتواند تعادلش را حفظ کند.

  • اگر کودک شما می خواهد خارج از منزل راه برود، مطمئن شوید کفش هایش سبک و انعطاف پذیر است. از کفش های بلند و یا کفش ورزشی با ساق بلند اجتناب کنید زیرا حمایت بیش از حد مچ پا باعث کاهش سرعت جنب و جوش کودک می شود.

اگر کودک کمک شما را نمی خواهد به زور به او کمک نکنید.

 

  • این کار باعث ترس کودک می شود و راه رفتن او را به تاخیر می اندازد.

  • بیشتر کودکان هنگامی که آماده باشند راه می روند بنابراین اگر کودک تا 18 ماهگی یا حتی دیرتر راه نرفت نگران نشوید.

به کودک کمک کنید راه برود

تعادل را به یک بازی تبدیل کنید.

 

  • برای تشویق کودک را حفظ تعادل، از بازی های سرگرم کننده حفظ تعادل استفاده کنید و در بازی کودک را تشویق کنید.

  • با کودک روی زمین بنشینید و به او کمک کنید بایستد. سپس تا زمانی که ایستاده است با صدای بلند بشمارید. برایش دست بزنید و او را تشویق کنید.

به جای نشستن، کودک را تشویق کنید راه برود.

 

  • کودک را در حالت ایستاده قرار دهید.


در سمت دیگر اتاق بایستید و کودک را تشویق کنید به سمت شما بیاید.

 

  • این کار به اعتماد به نفس و انگیزه کودک برای راه رفتن کمک می کند.

  • اولین گام او را با ارزش بدانید. اولین گام لحظه ای بزرگ برای کودک است، بنابراین از دیدن این صحنه هیجان زده شوید و او را تشویق کنید.


تشویق کودک

 

  • باعث می شود حس کند دارد کارش را درست انجام می دهد و به او اعتماد به نفس می دهد. 

  • توقع ایستادن و شروع دوباره را داشته باشید. اگر کودک بعد از افتادن یا مریضی دوباره چهار دست و پا می کند نگران نشوید. فرزند شما بر روی دیگر مهارت هایش نیز کار می کند مانند حرف زدن یا خوردن غذاهای انگشتی بنابراین چند هفته طول می کشد تا راه رفتن را از سر بگیرد. 

  • برخی از کودکان ممکن است با چهار دست و پا راحت تر باشند بنابراین دیرتر راه می روند.

بگذارید کودک بیفتد (تا زمانی که خطری نباشد).

 

  • هنگامی که کودک شروع به راه رفتن می کند ممکن است بلغزد و بیفتد. برخی از نوزادان درک درستی از مهارت راه رفتن و ارتفاعات ندازند به همین دلیل می افتند.

  • تا زمانی که منزل امن است و خطری کودک را تهدید نمی کند بگذارید بیفیتد. ممکن است گریه کند اما سریع تر یاد می گیرد.

  • پوشک کودک مانند ضربه گیر عمل می کند و او پیش از اینکه فکرش را بکنید دردش را فراموش می کند. به یاد داشته باشید هنگامی که کودک می افتد خیلی مسئله را بزرگ نکنید.

حمایت از کودک در حال راه رفتن

مهارت های کودک خود را با سایر کودکان مقایسه نکنید.

 

  • تمام کودکان شبیه هم نیستند بنابراین اگر کودک شما دیرتر شروع به راه رفتن کرد نگران نشوید. زمان راه رفتن کودک به رشد او، وزن او و شخصیت او بستگی دارد. به یاد داشته باشید زمان راه رفتن در کودکان مختلف متفاوت است.

  • برخی از نوزادانی که به طور نارس متولد شده اند مشکل تر شروع به راه رفتن می کنند.

  • گاهی اوقات نوزادان از راه رفتن وحشت دارند. بنابراین آن ها را تشویق و حمایت کنید تا استرس و فشار آن ها کاهش یابد.


اگر پاهای کودک صاف هستند نگران نشوید.

 

  • در سن دو تا سه سایگی صافی پای کودک از بین می رود.


همچنین ممک است پای کودک به سمت داخل منحرف باشد که این مسئله نیز به مرور زمان برطرف می شود.

 

 

  • مطمئن شوید انگشتان پای کودک به خودی خود صاف می شوند. ممکن است برخی کودکان انگشتای منحرفی داشته باشند.

  • این مسئله در6 ماهگی کودک وقتی اولین قدم ها را برمیدارد درست می شود.

  • اگر کودک بعد از 6 ماه هنوز انگشتان منحرفی دارد باید با پزشک صحبت کنید تا ورزش های مناسب برای رفع این مشکل را تجویز کند.


پاهای کودک را نگاه کنید و مطمئن شوید می توانید پاها را صاف بگذارد.

 

  • برخی کودکان دوست دارند بر روی پنجه ها راه بروند این کار به افزایش تعادل آن ها کمک میکند. این مسئله نشان میدهد در پاشنه پای کودک مفاصل قوی هستند.

  • اگر کودک نمی تواند به خودی خود پاهایش را صاف کند یا اگر بعد از سن سه سالگی بر روی پنجه راه می رود به پزشک اطلاع دهید.

اگر کودک خیلی شدید افتاده است و پایش ضربه خورده است یا یک طرفی راه میرود به پزشک مراجعه کنید.

 

  • احتمال دارد عصب، مفاصل یا ستون فقرات مشکل داشته باشد.

به کودک اجازه دهید در حال راه رفتن چیزهای جدید کشف کند

 

 

  • همانطور که اعتماد به نفس کودک بالا می رود و راحت تر راه بر روی سطوح صاف راه می رود بگذارید بر روی سطوح شیب دار نیز راه برود. این محیط های جدید به او کمک می کند تعادلش را حفظ کند.

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

تقریباً تمام والدین یک کودک نوپا با این پرسش مواجه می‌شوند که چرا فرزندشان یکدفعه الم‌شنگه به پا می‌کند. در این مطلب به دلایل و راهکارهای رفع و مدیریت این رفتار کودکان نوپا بررسی و به این سؤال مهم پاسخ داده شده است.

الم‌شنگه به پا کردن کودک

بدخلقی‌های ناگهانی کودک که اصطلاحاً آن را الم‌شنگهٔ کودک می‌نامند، مثل احساسی یک طوفان ناگهانی و گاهی شدید است. به عنوان مثال، یک لحظه شما و فرزندتان در رستوران در حال لذت بردن از شامتان هستید و یک لحظه بعد او به هق‌هق می‌افتد، بعد شروع به ناله می‌کند و سپس با بالاترین حد صدایش فریاد می‌زند، آن هم فقط به این علت که نی نوشیدنی‌اش کمی خم شده است.

کودکان بین یک تا سه سالگی بیشتر مستعد الم‌شنگه به پا کردن هستند. اگرچه ممکن است نگران شوید که شما دارید او را فردی مستبد و خودکامه بار می‌آورید، اما بهتر است خوش‌بین باشید، چون در این سن بعید است که فرزندتان از روی حیله و برای تحت فشار گذاشتن شما قشقرق به پا کند. به احتمال زیاد، او در واکنش به احساس درماندگی خود دچار بحران شده است.

روان‌شناسان تربیت کودک این مشکل را بیشتر ناشی از مهارت‌های زبانی نامتوازن می‌داند. کودکان نوپا کم‌کم از چیزهایی که می‌شنوند معنای واژگان بیشتری را درک می‌کنند اما توانایی آنها برای تولید زبان و برقراری ارتباط کلامی هنوز خیلی محدود است. وقتی فرزندتان نمی‌تواند احساس خود را بیان کند یا بگوید چه چیزی می‌خواهد، احساس سرخوردگی و درماندگی بروز می‌کند و او شروع به جنجال به پا کردن خواهد کرد.

راهکارهای مدیریت الم‌شنگهٔ کودک

همان‌طور که گفته شد کج‌خلقی کودکان نوپا بیشتر از روی احساس درماندگی و ناتوانی است، اما چگونه الم‌شنگهٔ یک کودک نوپا را مدیریت کنید:

خونسردی خود را از دست ندهید: داد و فریاد، جار و جنجال و قشقرقی که کودکتان به پا می‌کند منظرهٔ زیبایی نیست. همچنین ممکن است مجموعهٔ رفتاری کودک نوپایتان علاوه بر لگد زدن، جیغ زدن و پا کوبیدن به زمین، شامل پرتاب کردن چیزها، ضربه زدن و حبس کردن نفس خود در سینه تا سر حد کبود شدن پوستش باشد. اگرچه صبوری در این وضعیت می‌تواند دشوار باشد، اما می‌توانید مطمئن باشید که حتی حبس کردن نفس کودک توسط خودش، یک رفتار طبیعی برای کودکی است که دچار حملهٔ خشم شده است.

هنگامی که فرزندتان گرفتار حملهٔ خشم شده است، قادر به گوش دادن به دلیل‌ها و منطق شما نیست، هرچند که به فریاد زدن یا تهدید کردن شما پاسخ خواهد داد، اما به صورت منفی. پس هرچه بیشتر سر کودک فریاد بکشید، او خشمگین‌تر خواهد شد. به جای این کار خیلی بهتر است وقتی کودک در حال جنجال است، شما فقط کنارش بنشیند.

به‌طورکلی، ماندن در کنار یک کودک در طول طغیان خشم و الم‌شنگه فکر و راهکار مؤثر و خوبی است. خارج شدن شما از اتاق یا جایی که کودک در آن است، آن هم با عصبانیت، اگرچه می‌تواند برایتان وسوسه‌انگیز باشد اما می‌تواند به کودک احساس رهاشدگی بدهد. طغیان احساسی که او تجربه می‌کند می‌تواند برایش ترسناک باشد و مطمئن باشید از دانستن اینکه شما در آن نزدیکی هستید ممنونتان خواهد بود. برخی از کارشناسان می‌گویند اگر دیدید که دیگر خودتان بیش از حد و در حد انفجار کلافه شده‌اید، به آرامی اتاق را برای چند دقیقه ترک کنید و پس از آنکه گریهٔ کودکتان قطع شد بازگردید. یادتان باشد شما با آرام ماندن خود، کمک می‌کنید که او هم آرام شود.

برخی از کارشناسان توصیه می‌کنند که اگر امکان‌پذیر است، برای مثال اگر او خیلی وول نمی‌خورد، فرزندتان را بلند کنید و در آغوش بگیرید، زیرا آغوش شما برایش آرامش‌بخش خواهد بود. اما کارشناسان دیگر می‌گویند این روش به معنای پاداش دادن به رفتار منفی است و شاید بهتر باشد تا زمانی که کودک آرام می‌شود الم‌شنگهٔ او را نادیده بگیرید. شما ممکن است به تجربه دریابید که استفادهٔ به‌موقع از یک وقفه‌ٔ تربیتی نیز راه‌حل خوبی است. از طریق آزمون و خطا، شما یاد می‌گیرید که رویکرد مناسب فرزندتان چیست. صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای مواجهه با الم‌شنگهٔ کودک انتخاب می‌کنید، ثبات در رویکرد و روش شما کلید موفقیت آن خواهد بود.

به یاد داشته باشید که شما یک بزرگسال هستید: هرچه هم که الم‌شنگهٔ کودک طول بکشد، تسلیم خواسته‌های نامعقول نشوید یا برای مذاکره با یک کودک نوپای در حال جیغ زدن تلاش نکنید. هرچند انجام این کارها، به ویژه به عنوان راهی برای پایان دادن به الم‌شنگه در یک فضای عمومی، وسوسه‌کننده است اما سعی کنید با آگاهی کامل و با قدرت نگران قضاوت دیگران نباشید و مطمئن باشید هر کس که فرزندی دارد این تجربه را داشته است. شما با تسلیم شدنتان فقط به کودکتان می‌آموزید که قشقرق به پا کردن راه خوبی برای رسیدن به خواسته‌هایش است و این زمینهٔ تعارضات و کشمکش‌های آینده را فراهم می‌کند. به علاوه، کودک فعلاً از کنترل نداشتن روی خودش ترسیده است. تنها چیزی که نیاز ندارد این است که احساس کند شما هم کنترل خود را از دست داده‌اید.

اگر طغیان کودکتان به حدی بالا گرفت که شروع به زدن دیگران کرد، اشیا را پرت می‌کند یا بی‌وقفه فریاد می‌زند، او را بلند کنید و در آغوش خود به مکان امنی، مانند اتاق خوابش ببرید. به او بگویید که چرا به آنجا برده شده است، «چون تو خواهرت رو زدی» و بگذارید بداند تا زمانی که آرام شود شما کنارش می‌مانید. اگر در یک مکان عمومی هستید که اغلب یک بستر شایع برای تحریک و القای الم‌شنگهٔ کودک است، آماده باشید که آن محل را به همراه فرزندتان ترک کنید و تا زمانی که او آرام شود برنگردید. اما نه با تشر و عصبانیت، بلکه با آرامشی که لازمهٔ پدر یا مادر بودن شماست و سال‌های زیادی باید برای رشد این ویژگی خوبتان تلاش کنید.

از وقفه‌ها با مضایقه استفاده کنید: بسته به تفاوت‌های کودکان نوپا می‌توان گفت، استفادهٔ گهگاهی از وقفه از سن ۱۸ ماهگی به بعد ممکن است به او کمک کند تا هنگام الم‌شنگه به پا کردن احساسات خود را بهتر کنترل کند. وقفه به ویژه زمانی که عصبانیت کودک خیلی شدید است و تکنیک‌های دیگر اثری ندارند می‌تواند مفید باشد. بردن فرزندتان به یک محل آرام یا بهتر از آن، محلی کسل‌کننده برای مدت کوتاهی در حدود یک دقیقه به ازای هر سال از سن او می‌تواند درس خوبی برای تسکین و آرام کردن خود باشد.

به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام می‌دهید. مثلاً: «تو می‌ری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودکتان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.

پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد الم‌شنگه‌اش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که می‌خواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواسته‌اش را با کلمات بیان می‌کند، نتیجهٔ بهتری می‌گیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمی‌زنی، می‌تونم ازت بپرسم که چه چیزی می‌خوای؟»

بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد الم‌شنگه‌اش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.

سعی کنید از موقعیت‌های زمینه‌ساز الم‌شنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک می‌کند و بر آن مبنا برنامه‌ریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته می‌شود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانه‌گیر می‌شود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.

اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کم‌کم از پارک می‌روید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام می‌خوریم.» به او فرصتی می‌دهد که به جای عکس‌العمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید الم‌شنگه‌ای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباب‌بازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.

کودک نوپای شما کم‌کم مستقل‌تر می‌شود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینه‌هایی برای انتخاب به او بدهید. هیچ‌کس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «می‌خواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت می‌دهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» می‌گویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده می‌کنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد می‌کنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویت‌بندی کنید.

گوش به زنگ نشانه‌های اضطراب بیش از حد باشید: چون الم‌شنگه‌های روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها می‌تواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.

اگر به نظر می‌رسد الم‌شنگه‌های کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب می‌رساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانی‌هایتان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودکتان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

پدر و مادر بودن یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست که والدین به زودی عاشق آن خواهند شد. اما با وجود همۀ مراقبت‌هایی که انجام می‌دهید، پیش آمدن اشتباهاتی، به ویژه در ماه‌های اول تولد کودک طبیعی است. اگر باور نمی‌کنید به والدین خودتان فکر کنید تا فهرست بلندبالایی را در مورد اشتباهاتی که در گذشته بوده و امروزه علم آنها را رد کرده است پیدا کنید. هیچ‌کس دور از خطا و اشتباه نیست، به ویژه والدینی که تازه پدر و مادر شده‌اند، اما اگر اشتباهات رایج و معمول را بدانید ممکن است بتوانید از انجام آنها و بروز مشکلات و عواقب احتمالی آن خودداری کنید. در این مطلب می‌توانید با برخی از این اشتباهات و مراقبت‌های غلط در مورد نوزادتان آشنا شوید.

شیر دادن طبق یک برنامهٔ ثابت

نوزادان در هفتۀ اول زندگی خود وزن کم می‌کنند و لازم است والدین این کاهش وزن را با تغذیهٔ مناسب جبران کنند تا کودک وزن‌گیری مناسب و خوبی را شروع کند. این به معنای وعده‌های شیردهی زیاد است و اگرچه برخی مادران ممکن است وسوسه شوند یا از دیگران بشنوند که کودک را طبق یک برنامهٔ زمانی مشخص تغذیه کنند، اما در چند ماه اول بهتر است به کودک هر زمان که گرسنه است شیر بدهید. این کار همچنین باعث تثبیت میزان تولید شیر در بدن شما در ماه اول شیردهی می‌شود. نکتۀ مهم دیگر این است که اجازه ندهید بین وعده‌های تغذیۀ نوزاد فاصلۀ زیادی بیفتد. هرچند لازم نیست شما مدام کودکتان را برای تغذیه بیدار کنید، اما سعی کنید بیشتر از دو تا سه ساعت هم بین وعده‌های تغذیۀ او فاصله نیفتد.

ملاقات اطرافیان با نوزاد

در هفتۀ اول بعد از تولد نوزاد، بسیاری از اقوام و دوستان می‌خواهند مادر و کودک دوست‌داشتنی‌اش را ببینند. این یک اتفاق خوشایند و دلچسب است، اما به معنای آن نیست که آنها نسبت به سلامت نوزادتان اولویت دارند. سیستم ایمنی یک نوزاد هنوز به رشد کامل نرسیده است و همین او را مستعد آسیب‌پذیری در برابر میکروب‌ها می‌کند، بنابراین والدین باید در این مورد بیشتر مراقب باشند. شما می‌توانید از مهمانان بخواهید فعلاً کودک را بغل نکنند، به صورتش دست نزنند و او را نبوسند یا قبل از بغل کردن نوزاد دست‌هایشان را تمیز بشویند، همچنین سعی کنید کودک را زیاد در هوای آلوده، ترافیک و فصل‌های سرد به فضاهای شلوغ و بیرون خانه نبرید، زیرا افراد زیادی بیرون هستند که شرایط برخورد با یک نوزاد را نمی‌دانند.

زندانی شدن در خانه

اگرچه مطمئناً فکر خوبی نیست که کودکتان را به جاهای شلوغ ببرید، زیرا ممکن است مریض شود و لازم است رفت‌وآمدها و ملاقات‌های اطرافیان و ارتباطات دیگران با کودک را محدود کنید، اما این به معنای آن نیست که مادر و کودک باید در خانه زندانی شوند. در واقع برای کودکتان خوب است که در طول هفته کمی بیرون باشد، اما والدین باید مراقب باشند که آفتاب پوست نوزاد را نسوزاد، هرچند کمی قرار گرفتن در معرض نور خورشید هم می‌تواند مفید باشد، فقط کافی است نکات ایمنی بردن نوزاد به خارج از خانه را بدانید و رعایت کنید.

یکی از راه‌های مناسب‌تر برای قرار دادن کودک در معرض نور خورشید ایناست که کودک را در خانه بغل کنید و کنار پنجره‌ای ببرید تا کمی از شعاع نوری که از پنجره وارد شده است به او برسد، اما ثابت نایستید و هرگز نگذارید کودک حتی کمی هم گرمش شود؛ تأکید می‌شود که مطمئن شوید کودکتان گرم یا سردش نمی‌شود. یک پیاده‌روی کوتاه در اطراف خانه نیز می‌تواند برای مادر و کودک مفید باشد. این کار کمک می‌کند از افسردگی پس از زایمان جلوگیری شود و به مادر امکان می‌دهد دوباره خود را بخشی از جهان و همان خود قدیمی‌اش ببیند. پس بهتر است اشتباه گوشه‌نشین شدن در خانه را مرتکب نشوید و همه چیز را یا سیاه و یا سفید نبینید.

دست‌‌کاری بند ناف

والدین باید در طول هفتۀ اول حضور نوزاد در خانه، از ریشۀ بند ناف به درستی مراقبت کنند. در واقع این به معنای آن است که نباید به آن دست بزنند یا بیش از حد در این مورد حساسیت نشان بدهند، اما برخی والدین اشتباه می‌کنند و در مراقبت از ریشۀ بند ناف خیلی تلاش می‌کنند. ریشۀ بند ناف خودش می‌افتد و فکر بسیار خطرناکی است که بخواهید آن را زودتر جدا کنید. کافی است مراقب نشانه‌های عفونت مثل ورم، التهاب یا چرک باشید، اما غیر از آن نباید هیچ کار دیگری بکنید. دور ریشهٔ بند ناف را می‌توانید طبق دستور پزشک کودک کمی تمیز کنید، اما هرگز سعی نکنید روی آن را تمیز کنید. قسمت بالای پوشک را نیز تا کنید تا به ریشۀ بند ناف برخورد نکند و مراقب باشید موقع لباس پوشاندن به نوزاد نیز لباس‌ها روی آن کشیده نشود.

بغل نکردن نوزاد

در ماه‌های اول زندگی کودک، والدین نباید در مورد زیاد بغل کردن کودکشان نگران باشند. برخی از مادران نسل‌های گذشته مدام هشدار می‌دهند که زیاد بغل کردن یک نوزاد او را لوس خواهد کرد، اما پژوهش‌ها نشان داده که این فکر اصلاً درست نیست. نوزادان و کودکان در سن پایین نه تنها نمی‌توانند لوس شوند، بلکه مهم است که در این مرحله کودک احساس امنیت کند، پس لازم است که روش‌های مختلف بغل کردن نوزادتان را یاد بگیرید و او را از آغوشتان محروم نکنید.

بی‌اعتنایی به گریه‌های کودک

یک نوزاد خودش به راحتی خوابش می‌برد و اگر خیلی گریه کند احتمالاً مشکلی وجود دارد. پوشک او را نگاه کنید،‌ شیر دادن و آروغ دادن را امتحان کنید و ببنید آیا سرد یا گرمش نیست. اگر هیچ‌کدام از این موارد نبود، لازم است با پزشک کودکتان تماس بگیرید. شواهد نشان می‌دهد کودکانی که در هنگام گریه‌ به آنها پاسخ داده می‌شود، کمتر و با صدای پایین‌تری گریه می‌کنند و آنهایی که به گریه‌هایشان پاسخ داده نمی‌شود بیشتر گریه می‌کنند. پس یادتان باشد که هرگز نباید گریه‌های ادامه‌دار یک نوزاد را نادیده بگیرید. در مجموع، اشتباه اصلی شما این است که احساس درونی‌تان را نادیده بگیرید. یادتان باشد هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند به شما بگوید که به سراغ کودکتان بروید یا بگذارید گریه کند.

تحریک زیاد

همین که نوزادان در حال عادت کردن و تطبیق با دنیای جدیدشان هستند به معنای تحریک و تهیج زیادی است. آنها در حال عادت کردن به تنفس هوا، شیر خوردن از سینه و تنظیم درجه حرارت بدنشان هستند. حالا به اینها، بوها، صداها و مناظر زیاد را نیز اضافه کنید. به ویژه در هفته‌های اول تولد ممکن است کودک به راحتی بیش از حد تحریک شود. صحبت‌های زیاد و دیدن افراد جدید می‌تواند برایش سخت باشد، به ویژه اگر کودک مدام دست به دست و بغل می‌شود. اگر کودک بیش از حد تحریک شود، ممکن است نتواند برای شیر خوردن یا خوابیدن آرام شود. در چنین مواقعی بهتر است کودک را به جای آرام‌تری ببرید و نور اتاق را کم کنید. همچنین تسکین و آغوش پدرانه نیز ممکن است در چنین شرایطی برای کودک مفید باشد.

وحشت‌زده شدن از هر چیز کوچکی

برخی والدین به بالا آوردن شیر، استفراغ خفیف نوزادی، گریه یا دیگر چیزها در کودکشان واکنش‌های شدیدی نشان می‌دهند و مسئله این است که اضطراب آنها به کودک هم سرایت می‌کند. مطمئناً کودکان برای فهم حرف‌های شما خیلی کوچک هستند، اما آنها به عواطف و حالات روحی والدینشان حساس هستند و استرس والدین اغلب منجر به استرس کودک خواهد شد. تحقیقات بسیاری نیز نشان داده است که کودکان از سرنخ‌های رفتاری والدین متوجه حالت روحی آنها می‌شوند و حتی نوزادان کوچک هم ممکن است تحت تأثیر حالت روحی والدینشان قرار بگیرند.

علاوه بر اینها، چنین والدینی از زندگی با کودک، به ویژه در ماه‌های اول زندگی او لذتی نمی‌برند، پس بپذیرید که شما نمی‌توانید همه چیز را کنترل کنید. درست است که شما به عنوان والدین همیشه نگرانی‌های خود را خواهید داشت، اما بزرگ کردن فرزندان باید برای شما، او و شاید دیگر کودکانتان نیز یک تجربهٔ مثبت باشد.

جدی نگرفتن تب نوزاد

هر تب بالای ۳۷/۸ درجۀ سانتی‌گراد در سه ماهۀ اول زندگی نوزاد یک فوریت پزشکی است و تنها مورد احتمالاً بی‌خطر تبی است که ظرف ۲۴ ساعت از واکسیناسیون‌های کودک بروز می‌کند. برخی والدین ممکن است با خود بگویند که کودک فقط گرمش است یا فقط یک سرماخوردگی است و به او قطرهٔ استامینوفن کودکان بدهند، اما در این سن، این یک کار اشتباه است، زیرا سیستم ایمنی یک کودک قوی نیست که بتواند خودش از پس یک عفونت برآید، پس اگر بدن کودک گرم است، درجه حرارت بدن او را بگیرید و در صورت بالا بودن فوراً با پزشک کودکتان تماس بگیرید و نشانه‌های اولیهٔ وجود بیماری در نوزادان را بشناسید.

نادیده گرفتن بهداشت دهان و دندان

شما می‌توانید مراقبت از لثه‌های نوزادتان را خیلی زود شروع کنید. درست است که هنوز نمی‌توانید از یک مسواک و خمیردندان استفاده کنید، اما می‌توانید از یک گاز پانسمان بسیار نرم و یک‌بارمصرف که آن را با آب جوشیده‌ای که سرد شده است خیلی کم مرطوب کرده‌اید، برای پاک کردن لثه‌های کودک استفاده کنید. این کار را می‌توانید با کمک پزشکتان یا یک دندان‌پزشک از چند روز بعد از تولد کودکتان شروع کنید و تا درآمدن اولین دندان ادامه دهید. با این کار، باکتری‌ها را از دهانش پاک می‌کنید و از چسبیدن آنها به لثه‌های نوزادتان جلوگیری می‌کنید و به ویژه لثه‌ها را پس از تغذیه و قبل از خواب تمیز کنید و با درآمدن اولین دندان نیز استفاده از مسواک را با کمک و راهنمایی پزشک کودک شروع کنید.

استفاده از وسایل خواب نرم و شل

همۀ والدین می‌خواهند تا جای ممکن شرایط راحتی کودکشان را فراهم کنند. اما لازم است که از بالش‌ها کوسن‌ها و پتوهای نرم و راحت پرهیز کنید. این وسایل نرم و راحت می‌تواند خطر خفگی ایجاد کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را بالا ببرد، به ویژه اگر کودک را روی شکم و دمر بخوابانید می‌تواند بسیار خطرناک‌تر باشد، زیرا دمر خوابیدن ممکن است دمای بدن نوزاد را بالا ببرد. همچنین کودک هنوز کنترلی روی سر و گردنش ندارد و اگر به شکلی مسیر تنفسی او با بالش مسدود شود، ممکن است نتواند نفس بکشد. یادتان باشد عروسک‌های نرم هم نباید در تخت نوزاد باشد.

سیگار کشیدن در اطراف کودک

همه به خوبی می‌دانند که سیگار حاوی مواد سمی بسیار زیادی است و از آنجا که کودکتان بدن خیلی کوچکی دارد، سموم ساده‌تر در بدنش تجمع می‌کند. حتی دود سیگار دست دوم یعنی دود سیگاری که دیگران کشیده‌اند، برای کودکان به شدت خطرناک است. از جمله عوارض دود سیگار این است که به ریهٔ کودکان آسیب می‌زند، آنها را بیشتر مستعد عفونت‌های گوش می‌کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را افزایش می‌دهد. کمترین کاری که باید انجام دهید این است که اجازه ندهید هیچ‌کس در خانه سیگار بکشد و هیچ استثنایی هم نگذارید.

خودتان یا همسرتان هم اگر سیگار می‌کشید بهترین کار این است که کاملاً ترک کنید تا کودک از آثار سیگار دست دوم هم در امان باشد. حتی سیگار دست سوم یعنی نیکوتینی که از دود سیگار دیگران روی سطوح مختلف خانه و کافه‌ها باقی می‌ماند، کودک را مستعد برخی بیماری‌های خاص می‌کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را افزایش می‌دهد.

دیر عوض کردن پوشک

یک اشتباه دیگر که والدین مرتکب می‌شوند دیر عوض کردن پوشک است. بیدار شدن در نیمهٔ شب سخت است، اما خوابیدن شما می‌تواند به سوختگی‌های دردناک زیر ناحیهٔ پوشک یا عفونت قارچی و حتی عفونت دستگاه ادراری منجر شود. بهتر است که پوشک را هر دو تا سه ساعت یک بار عوض کنید. در طول شب نیز معمولاً نوزادان برای خوردن شیر بیدار می‌شوند که فرصت خوبی برای بررسی کردن پوشکشان است، اما بعد از اینکه کودکتان کمی بزرگ‌تر شد و خودش در طول بیدار نشد، لازم نیست برای عوض کردن پوشک به شکل مداوم تا صبح بیدارش کنید.

تکان دادن کودک

اکنون دیگر این یک واقعیت شناخته ‌شده است که تکان دادن کودک کار نادرستی است، با این حال هنوز هم اتفاق می‌افتد و این مورد یکی از علت‌های مرگ در نوزادان است. این اتفاق که سندرم کودک تکان‌خورده نام دارد، اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که یکی از والدین از گریه کردن کودک خسته می‌شود، او را با خشونت تکان می‌دهد و باعث آسیب به مغزش می‌شود. فرقی نمی‌کند خودتان خواسته‌اید کودکی را به این دنیا بیاورید یا به هر دلیلی ناخواسته صاحب یک فرزند شده‌اید، شما حالا مادر یا پدری هستید که مسئولیت تربیت درست و سالم یکی از اعضای جامعهٔ فردا را بر عهده دارید، پس غیر از موارد مالی، لازم است برای آرام کردن و تربیت یک انسان سالم و خالی از عقده‌های مختلف در آینده نیز وقت کافی بگذارید و برنامه‌ریزی داشته باشید.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

والدینی که پرستار خوب دارند از فکر و پیشنهاد داشتن پرستار بچه به شدت دفاع می‌کنند. آنها خوشحالند که مجبور نیستند با دردسر کمک گرفتن از یک خویشاوند یا با زحمت هر روزهٔ بردن کودک به مهد و برداشتن او روبه‌رو باشند. در این مطلب می‌توانید با برخی از مزایا و معایب داشتن پرستار بچه آشنا شوید.

مزایای پرستار کودک

وقتی شما می‌خواهید تصمیم‌گیری برای مراقبت از فرزندانتان را شروع کنید، به ویژه بعد از زایمان و در صورت شاغل بودنتان لازم است که برخی نکات مهم را در رابطه با مزایا و معایب این مراقبت‌ها در نظر بگیرید. برای انتخاب یک پرستار کودک بهتر است ابتدا مزایا و معایب داشتن یک پرستار را بدانید. برخی از این مزایا شامل موارد زیر است:

نماندن والدین در خانه: با داشتن پرستار، شما می‌توانید بعد از گذشت مرخصی زایمانتان به سر کار خود بازگردید و کودک شما نیز می‌تواند در محیط آشنای خانه بماند و طبق برنامهٔ روتین خودش غذا بخورد و بخوابد.

دریافت مراقبت شخصی: برخی والدین معتقدند این موضوع که می‌دانند کودکشان مراقب شخصی خودش را دارد و جایی نیست که مربی‌ها همزمان از تعداد زیادی کودک مراقبت می‌کنند دلگرم‌کننده است.

انعطاف‌پذیری بیشتربرنامه‌ریزی‌های شما می‌تواند با وجود یک پرستار منعطف‌تر از زمانی باشد که کودکتان را در مهدکودک می‌گذارید. به عنوان مثال، شما می‌توانید زمان تعطیلی کار روزانهٔ پرستار و بازگشتتان به خانه را شخصاْ با پرستار هماهنگ کنید. به این ترتیب، شما می‌دانید که پرستار در برنامهٔ روزانه‌اش چقدر جای تغییر دارد و پرستار نیز می‌داند دستمزد اضافه‌کاری و در رسیدن شما به خانه چقدر خواهد بود.

معایب پرستار کودک

مراقبت یک پرستار در خانهٔ شما به تنهایی تا حد زیادی بدون نظارت است و در نتیجه یافتن کسی که به او اعتماد دارید اهمیت خیلی بیشتری پیدا خواهد کرد و سخت‌تر است. همچنین اگر پرستارتان ناگهان تصمیم به رفتن بگیرد، شما باید برای پیدا کردن یک پرستار خوب دیگر به تلاش و تقلا بیفتید. برخی دیگر از معایب داشتن یک پرستار بچه می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

نبود گزینهٔ پشتیبان برای نگهداری از کودک: برای اینکه اختلال ناشی از استعفای پرستار را به حداقل برسانید می‌توانید در قرارداد خود مشخص کنید که پرستار باید از چه مدت قبل از رفتنش به شما خبر بدهد که مدت معمول آن می‌تواند یک ماه باشد. این کار فرصتی به شما می‌دهد که به دنبال پرستار جایگزین باشید، پس بهتر است از قبل در مورد این موضوع با او به توافق کتبی برسید.

تعامل اجتماعی کمتر برای کودکزندگی اجتماعی کودک یک موضوع مهم دیگر است. مهدکودک و پیش‌دبستانی به طور معمول، کودکان را در ارتباط هر روزه با همسالانشان قرار می‌دهند اما با داشتن پرستار معمولاً این امکان وجود ندارد. برای جبران این نقطه‌ضعف، شما می‌توانید کودکتان را در کلاس‌هایی ثبت‌نام کنید یا پرستار را تشویق کنید که برای تعامل با کودکان دیگر که اهمیت زیادی دارد به طور منظم و در زمان‌های مشخصی کودک را جایی ببرد که شما مشخص کرده‌اید.

گران بودن هزینه‌هادستمزد و هزینه ممکن است یک عامل تعیین‌کننده برای شما باشد. گاهی پرستار گرفتن می‌تواند گران‌ترین نوع مراقبت از کودک باشد، پس بهتر است اول در مورد هزینهٔ مهدکودک‌ها و تفاوتش با داشتن پرستار کودک کمی تحقیق کنید.

نداشتن حریم خصوصی: برخی والدین احساس می‌کنند با وجود بودن یک پرستار غریبه در خانه که برای غذا درست کردن به یخچال سر می‌زند و همهٔ دیگر جزئیات زندگی روزمرهٔ آنها را هم می‌بیند، حریم خصوصی خود را از دست می‌دهند.

کارهای اداری و دردسرهای قانونی: یک ملاحظهٔ مهم در تصمیم‌گیری برای استخدام پرستار، کارهای اداری‌ است که شما با مرکزی خواهید داشت که برای فرستادن پرستار بچه انتخاب کرده‌اید؛ البته این قوانین و کارهای اداری در مورد ثبت‌نام مهدکودک نیز وجود دارد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 هپاتیت C در کودکان

هپاتیت یک بیماری است که انواع مختلف دارد و می‌تواند در کودکان هم اتفاق بیفتد. یکی از انواع شایع‌تر هپاتیت، هپاتیت C است که در این مطلب می‌توانید با این نوع ازهپاتیت، علل و درمان آنها آشنا شوید.

 

انواع هپاتیت

هپاتیت نوعی التهاب کبد است که می‌تواند کودکان و بزرگسالان را مبتلا کند. ویروس‌های هپاتیت A، هپاتیت B و C شایع‌ترین انواع هپاتیت هستند، اما ویروس‌های هپاتیت D و E نیز وجود دارند. در موارد نادرتر، هپاتیت توسط باکتری‌ها، انگل‌ها، یک اختلال ارثی یا برخی داروها ایجاد می‌شود.

شما می‌توانید مبتلا به هپاتیت باشید بدون اینکه هیچ علائمی داشته باشید. در حقیقت، هرچه سنتان بیشتر باشد، احتمال بیشتری دارد که علائم را داشته باشید و در نتیجه کودکان و بچه‌ها کمترین احتمال داشتن علائم بیماری هپاتیت را دارند.

اگر شما علائم هپاتیت داشته‌اید و به طور کامل بهبود پیدا کرده‌اید و دیگر قابلیت انتقال بیماری به دیگران را ندارید، هپاتیت حاد داشته‌اید. از سوی دیگر، فرد مبتلا به هپاتیت مزمن همچنان ناقل بیماری باقی می‌ماند و ممکن است بسته به نوع هپاتیت و سلامت فرد، انواعی از عارضه‌ها از جمله آسیب کبدی، نارسایی کبد و سرطان کبد داشته باشد.

هیچ دارویی برای هپاتیت حاد وجود ندارد. اگر کودکتان هپاتیت مزمن دارد، بسته به سن کودک و نوع هپاتیت مزمن، پزشک ممکن است داروهایی را برای آن پیشنهاد کند.

هپاتیت C

بیشتر افراد مبتلا به هپاتیت C هیچ علائمی ندارند و تا سال‌ها بعد که آسیب کبدی کشف می‌شود متوجه ابتلا خود به این بیماری نمی‌شوند. این ویروس از طریق تماس مستقیم با خون انسان و دیگر مایعات بدن منتقل می‌شود. بزرگسالان ممکن است هپاتیت C را از مصرف درون‌ وریدی مواد مخدر بگیرند. انتقال هپاتیت C از طریق تماس جنسی با یک فرد آلوده نیز امکان‌پذیر است، هرچند کمتر شایع است.

کودکان نیز می‌توانند هپاتیت C را از مادر آلوده به بیماری دریافت کنند، اما این غیرمعمول است. تشخیص هپاتیت C در کودکان دشوار است و هنووز واکسنی برای آن وجود ندارد.

 

منبع

  • soudabe fatemi