گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۱۷ مطلب با موضوع «مادر» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 

بهترین جایگزین شیرخشک برای نوزادان نارس

مادرانی که بیش از نیاز فرزند خود شیر دارند، شیر اضافه را به بانک‌های شیر اهدا می‌کنند، این شیر‌ها ذخیره‌سازی شده و روی آنها فرآیند پاستوریزاسیون انجام می‌شود

یک فوق تخصص نوزادان گفت: بانک‌های شیر بهترین جایگزین شیر خشک هستند که از آنها برای تغذیه نوزادان نارس استفاده می‌شود.

مادرانی که بیش از نیاز فرزند خود شیر دارند، شیر اضافه را به بانک‌های شیر اهدا می‌کنند، این شیر‌ها ذخیره‌سازی شده و روی آنها فرآیند پاستوریزاسیون انجام می‌شود.

این فوق تخصص نوزادان بیان کرد: مادرانی که قصد دارند شیر خود را به بانک‌های شیر اهدا کنند، باید از نظر بیماری‌هایی مانند هپاتیت B ،C، سیفلیس و HIV بررسی شوند، سپس اگر شرایط لازم را داشته باشند می‌توانند شیر خود را در بانک‌های شیر ذخیره کنند.

 حدود ۱۰۰ سال است که در کشور‌های اروپایی و سایر کشور‌ها بانک‌های شیر مادر فعال هستند، در کشور ما هم از سال ۹۵ نخستین بانک شیر مادر در دانشگاه علوم پزشکی تبریز تأسیس شده است و پس از آن به تدریج بانک‌های شیر در دیگر شهر‌ها گسترش پیدا کردند به طوری که با حمایت وزارت بهداشت و اداره سلامت نوزادان اکنون ۱۰ بانک شیر در کشور فعال هستند و قرار است تا پایان سال به این تعداد ۱۷ بانک شیر دیگر هم افزوده شود.

 

هدف از راه‌اندازی بانک‌های شیر مادر

 هدف از راه‌اندازی بانک‌های شیر مادر، گسترش تغذیه با شیر مادر است. بانک‌های شیر، جایگزین خوبی برای شیر‌های خشک و غذا‌های کمکی کودکان هستند گسترش بانک‌های شیر به کاهش مرگ و میر نوزادان هم کمک می‌کند. از بانک‌های شیر برای تغذیه نوزادان بیمار، نارس و بسیار کم وزن استفاده می‌شود.

 اهداکنندگان شیر به ۲ نوع تقسیم‌‌بندی می‌شوند که یک نوع اهداکنندگانی بوده که در بیمارستان حاضر هستند و نوع دوم مادرانی هستند که در شهر‌های خودشان زندگی می‌کنند و به آنها آموزش داده می‌شود، چگونه شیر خود را در خانه بدوشند سپس آن را در فریزر ذخیره کنند. پس از ذخیره شیر در فریزر، هر روز صبح شیر مادران جمع‌آوری می‌شود و به بانک شیر انتقال پیدا می‌کند. سپس روی این شیر‌ها فرآیند پاستوریزاسیون انجام می‌شود.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

فعالیت های ورزشی برای کودکان بسیار مهم و ضروری است زیرا باعث ایجاد نشاط و رشد و تکامل کودک میگردد، برای هر سنی یک نوع ورزش برای کودک مفید و جذاب میباشد، پس ببینید کودک شما از چه نوع ورزشی لذت میبرد .

اما کودک برای شروع فعالیت‌های ورزشی باید یک سری مراحل زیربنایی و اولیه را طی کند تا هرم رشدی وی دچار آسیب نشود. مهارت‌های بنیادی و تعادل کودک مثل راه رفتن، دویدن، پرتاب کردن و لی‌لی کردن از ۱۱ ماهگی شروع و تا ۶ سالگی تکمیل می‌شود. در این زمان ترغیب کودک به انجام فعالیت‌های ورزشی سنگین نه تنها کودک را نسبت به آن رشته ورزشی بی‌انگیزه می‌کند و اعتماد به نفس وی را از بین می‌برد بلکه احتمال دارد به رشد وی هم آسیب برساند.

صرف‌نظر از سن کودکتان، او یکسری اولویت‌ها دارد. برخی بچه‌ها از همان ابتدا به آب علاقه دارند درحالی‌که ممکن است دیگران از آن بترسند و به آن واکنش نشان دهند. بعضی‌ها از بازی‌های خشن استقبال می‌کنند و برخی دیگر از بالا و پایین پریدن خوش‌شان می‌آید. شما ممکن است ستاره تیم فوتبال خودتان باشید اما ممکن است فرزندتان شنا را ترجیح بدهد. بچه‌ها نیازی به ورزش‌های سازمان‌یافته ندارند تا بتوانند مهارت‌های ورزشی‌شان را توسعه دهند. ادوارد لاسکوسکی، پزشک ورزش مایوکلینیک می‌گوید: «سبک زندگی سالم حتما نباید شامل ورزش حرفه‌ای باشد. این مهم است که فرزند شما در برخی فعالیت‌های بدنی دخیل باشد خواه هاکی باشد یا دوچرخه سواری با خانواده یا بازی بسکتبال با بچه‌های همسایه.» سرعت رشد کودکان با یکدیگر برابر نیست بنابراین بهتر است نسبت به سطح بلوغ جسمی و سطح مهارت فرزندتان عمل کنید. ورزش‌های متناسب با سن در ادامه معرفی می‌شوند:

 

۲ تـا ۳ سال

این بچه‌ها چه ویژ‌گی‌هایی دارند؟

بچه‌های بسیار کوچک در این سن شروع به یادگیری حرکات بسیار ابتدایی و اولیه می‌کنند؛ دویدن، گرفتن، پریدن و… . البته نکته حائز اهمیت این است که آن‌ها برای ورزش‌های ساختاری بیش از حد جوان هستند. در این سن توجه به حرکات کودک و البته تشویق به موقع و مناسب اهمیت زیادی دارد. اگر مربی که با کودک کار می‌کند، مدام بر سر کودک فریاد بزند یا فقط اجازه دهد برخی از بچه‌های ماهر بازی کنند، کودک بی‌انگیزه خواهد شد. سعی کنید مربی را بشناسید و از عملکردش اطمینان حاصل کنید.

 

ورزش‌های مناسب این گروه چیست؟

دویدن و راه رفتن در حیاط خانه
بازی‌های آبی مثل استخر بادی و بازی با عروسک‌ها
ژیمناستیک همراه با مربیان مجرب

 

۴ تـا ۶ سال

این بچه‌ها چه ویژ‌گی‌هایی دارند؟

در این سن کودکان می‌توانند ورزش‌های جهشی را انجام دهند اما همچنان نمی‌توانند ورزش حرفه‌ای انجام دهند. در این سن کودکان توانایی شرکت در ورزش‌های سازمان‌یافته مثل فوتبال را ندارند. همچنین توانایی حرکتی و تعادلی آنها کامل نیست و محدوده توجه کودکان محدود به مهارت‌هایی مانند طناب‌بازی و توپ‌بازی است. پس از ۶ سالگی مهارت‌های حرکتی کودکان و احساس ایمنی‌شان تقویت می‌شود. فرزندتان بعد از این سن ممکن است برای ورزش‌های تیمی آماده باشد. هنگامی که کودک وارد ورزش‌های سازمان‌یافته می‌شود باید اطمینان حاصل کنید که فرزندتان در نهایت می‌خواهد بازی کند و هرگز او را وادار به پیوستن به یک تیم نکنید.

 

ورزش‌های مناسب این گروه چیست؟

بازی‌هایی مانند لی‌لی و بالابلندی
طناب‌بازی توپ‌بازی
سواری سه‌چرخه و دوچرخه با چرخ‌های آموزشی
شنا

 

۷ تا ۱۰ سال

این بچه‌ها چه ویژ‌گی‌هایی دارند؟

سنین ۱۰-۷ سالگی: گرچه بهبود تعادل و حرکت به‌دست آمده اما هنوز هماهنگی لازم بین دست و چشم به‌وجود نیامده است بنابراین کودک می‌تواند به‌طور محدود به ورزش‌های سازمان‌یافته بپردازد. ورزش‌هایی مانند ژیمناستیک و شنا برای کودک مناسب است. در این سن تاکید بر آموزش تکنیک است و باید به رقابت و مسابقه کمتر اهمیت داده شود.

 

ورزش‌های مناسب این گروه چیست؟

بیسبال
ژیمناستیک
تنیس
دوچرخه‌سواری

 

۱۰ سال و بالاتر

این بچه‌ها چه ویژ‌گی‌هایی دارند؟

در این سنین سطح فهم کودک و توانایی یادگیری، تعادلی و حرکتی او افزایش می‌یابد و کودک می‌تواند حرکات پیچیده و تکنیک و تاکتیک را یاد بگیرد و در ورزش‌های سازمان‌یافته شرکت کند. کودکان باید دقت داشته باشند که تمرین‌ها متناسب با وزن‌شان باشد. اگر بین چند نوع ورزش می‌خواهید تصمیم بگیرید به کودکتان اجازه دهید، طیفی از فعالیت‌ها را امتحان کند. کودکان کوچک‌تر می‌توانند قبل از انتخاب بین یک یا دو ورزش گزینه‌های مختلف را امتحان کنند. هرچه کودک ورزش‌های بیشتری را امتحان کند و به این نتیجه برسد که در یک رشته ورزشی خوب عمل می‌کند، به همان میزان لذت بیشتری از آن فعالیت خواهد برد. هم ورزش‌های تیمی مانند فوتبال را امتحان کنید و هم ورزش‌های انفرادی مانند تنیس و دوومیدانی.

 

ورزش‌های مناسب این گروه چیست؟

فوتبال
قایقرانی
والیبال
دوومیدانی

 

ژیمناستیک

ژیمناستیک ورزشی است که حرکات بدن را هماهنگ و موزون می‌کند. در حقیقت ژیمناستیک را می‌توان به‌عنوان یک هنر در نظر گرفت. در ژیمناستیک میزان توانایی، قدرت، هماهنگی و انعطاف بدنی افراد ارزیابی می‌شود. در تاریخچه ژیمناستیک ورزشکاران متعددی وجود دارند که دنیا را با حرکات و اجرای فوق‌العاده‌شان تحت‌تاثیر قرار داده‌اند. بچه‌ها در این سن می‌توانند این ورزش را امتحان کنند.

 

شنا

شنا از جمله ورزش‌های سازماندهی شده و مناسب برای کودکان است. وقتی کودک در سنین پایین شنا کردن را یاد میگیرد، مهارت زنده ماندن را می‌آموزد و می‌تواند آن را برای نجات خود و دیگران به کار گیرد. اما کودکان زیر ۳ سال به لحاظ رشدی، آمادگی آموزش به تنهایی را ندارند و نمی‌توانند به حرف مربی گوش دهند یا آموزش‌های او را دنبال کنند. آموزش شنا برای کودکان بالای ۳ سال حول محور آمادگی مهارت‌های آبی است. در مورد آموزش شنا کودکان به چند گروه سنی تقسیم می‌شوند. آنها ابتدا با قوانین ساده ایمنی در آب و نگهداشتن نفس و حرکات ابتدایی دست و پا آشنا می‌شوند و همین‌طور که بزرگ‌تر می‌شوند، مهارت‌های سخت‌تر را می‌آموزند.

 

تنیس

به نقل از بهترین کودک : کودکان از ۷ سالگی می‌توانند بازی تنیس را شروع کنند . تنیس‌بازان باید بدنی نرم داشته باشند، زیرا تنیس نیاز به سرعت و مهارت دارد. حین انجام بازی تنیس، در هر بار استراحت باید مقداری آب نوشیده شود. تنیس به قوی شدن ماهیچه‌های پا و بازو کمک می‌کند و یک ورزش مناسب برای حفظ وزن مناسب در کودکان است. این ورزش در عین حال جزو ورزش‌های گران محسوب می‌شود زیرا هم راکت گرانقیمتی دارد و هم اجاره زمین تنیس هزینه مضاعفی دارد.در نهایت تنیس نیاز به یک روش مناسب دارد و باید توسط یک مربی مجرب آموزش داده شود.

نهایتا” ورزش های بسیار پر برخورد و یا ورزش هایی که فشار وارده بر بدن بیش از حد متعارف می باشد مانند وزنه برداری، کشتی، فوتبال آمریکایی، هاکی و بوکس بعد از سنین بلوغ و ۱۵ سالگی توصیه می شود.

از مهم‌ترین آسیب‌های جسمانی فعالیت‌های سنگین که کودکان را تهدید می‌کند، آسیب به صفحات رشد استخوان‌ها است که معمولا این تهدید در دختران از سن ۱۰ تا ۱۴ سالگی و برای پسران ۱۳ تا ۱۷ سالگی است. در این دوره سنی تمرینات سنگین با وزنه شدید و پریدن‌های مداوم به ویژه روی آسفالت یا سالن‌هایی که زمین آن‌ها خشک است، به صفحات رشد استخوان‌ها آسیب وارد می‌کند و چون این صفحات در این سنین حالت غضروفی دارد، ملتهب می‌شوند و این امر منجر به بسته شدن سریع صفحات رشد استخوان‌ها خواهد شد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 اهمیت ورزش شنا برای کودکان

شنا یکی از مهارت‌های مهم در زندگی است. کودکان باید یاد بگیرند که چگونه خوب شنا کنند. حتی اگر کودکان نخواهند مرتبا شنا کنند باید این مهارت را بیاموزند چون ممکن است زمانی در آب بیفتند و نتوانند خود را نجات دهند.

شنا یکی از مهارت‌های مهم در زندگی است. کودکان باید یاد بگیرند که چگونه خوب شنا کنند. حتی اگر کودکان نخواهند مرتبا شنا کنند باید این مهارت را بیاموزند چون ممکن است زمانی در آب بیفتند و نتوانند خود را نجات دهند.

در کنار این قضیه، شنا ورزشی است که تمام بدن را به کار می‌گیرد و تا سنین بالا می‌توان این فعالیت را ادامه داد. بسیاری از کودکان توانایی شنا کردن ندارند و به همین خاطر است که در کشور آمریکا، غرق شدن دومین دلیل مرگ در بین کودکان بین یک تا 19 سال است. سه سال پیش آکادمی تخصصی کودکان آمریکا، قوانین خود را به روز کرد و تاکید کرد که کودکان بالاتر از چهار سال باید شنا بیاموزند.

طبق آمار انجمن شناگران آمریکا 70 درصد از کودکان آمریکایی – آفریقایی ، 60 درصد از کودکان لاتین و 40 درصد از کودکان سفید پوست در آمریکا شنا بلد نیستند. کمبود امکانات و بودجه مالی یکی از دلایل این مساله است. دلایل دیگر می‌تواند ترس و مشکلات فرهنگی باشد.

لین شر، محقق درباره شنا می‌گوید : بزرگسالانی که نمی‌توانند شنا کنند اغلب از آب می‌ترسند و به طور مستقیم یا غیر مستقیم این ترس را به کودکان خود منتقل می‌کنند. معلمان مدارس می‌گویند والدینی که از آب می‌ترسند نمی گذارند که کودکانشان به استخر بیایند.

والدین بهترین مربیان برای کودکانی که از آب می‌ترسند نیستند، اما بهتر است در جلسات اول شنا در کنار استخر حضور داشته باشند. بهتر است والدین بهترین مربی شنا را برای کودکان خود پیدا کنند.

کودکانی که از آب می‌ترسند، سخت‌تر در کلاس‌های شلوغ، شنا یاد می‌گیرند و بهتر است این کودکان در کلاس‌های کم جمعیت یا کلاس‌های خصوصی شنا یاد بگیرند. حداقل چند جلسه اول برای آنها بهتر است خلوت باشد. مربیان برای آموختن شنا به کودکانی که از آب می‌ترسند، ابتدا باید ترس آنها را از بین ببرند. این کار را می‌توان با فرو بردن صورت در آب شروع کرد. کودکان باید صورت را در آب فرو ببرند و چند لحظه نگه دارند. سپس صورت را بالا بیاورند و نفس بگیرند. سپس به آنها آموزش داده می‌شود که در آب غوطه ور شوند و در حال انجام حرکات ساده نفس بگیرند.

کودکان هر چقدر هم که خوب شنا را یاد بگیرند به این معنی نیست که از غرق شدن در امان هستند. آنها همیشه باید در محیطی شنا کنند که شخصی بر آن نظارت دارد.

والدین باید به کودکان قوانین و نکات ایمنی را گوشزد کنند. قانون اول این است که کودک نباید تنها شنا کند. شخص بزرگسالی که شنا کردن را بلد است باید همیشه حضور داشته باشد و به کودک توجه کند. کسانی که مراقب کودکان در حال شنا هستند باید احیای قلب و شش را بلد باشند. تنها نیم دقیقه‌ لازم است تا کودکان بیهوش شوند. کودکان باید بیاموزند که در آب با هم شوخی‌های خطرناک انجام ندهند و هیچ کودکی دیگری را زیر آب نگه ندارند. ضمنا آنها نباید برای شوخی، غریق نجات را به کمک بطلبند، زیرا در صورت نیاز غریق نجات تصور می‌کنند که آنها دروغ می‌گویند.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 فواید زایمان طبیعی برای نوزاد

 

- تکامل جنین: وقتی رشد جنین کامل می شود، زایمان طبیعی انجام می شود.

 

کاهش مشکلات تنفسی : هنگامی که کودک از دهانه واژن با فشار عبور می کند، مایع آمنیوتیک از ریه نوزاد خارج می شود.

 

- دریافت باکتری های محافظت کننده : هنگامی که نوزاد از مجرای زایمان عبور می کند، باکتری های محافظت کننده را برمی دارد. این باکتری ها وارد روده نوزاد می شوند و سیستم ایمنی را شکل می دهند.

 

- عبور از مجرای زایمان، سیستم قلبی عروقی جنین را تحریک می کند و باعث گردش خون بهتر و آماده سازی او برای تولد می گردد.

 

- در طی زایمان طبیعی، نوزاد از امواج هورمونی در کاتکول آمین ها استفاده می کند. این هورمون ها باعث می شوند نوزاد هوشیار شود و با مادر خود ارتباط برقرار کند.

 

- هورمون اندورفین در جفت و بندناف موجود می باشد. این هورمون باعث می شود نوزاد بتواند خارج از رحم زندگی کند و راحت تر زایمان رخ دهد.

 

 

شیر مادر

 

-نوزادانی که با زایمان طبیعی به دنیا می آیند، دارای علاقه بیشتری در انجام رفتارهایی مانند مکیدن و گرفتن سینه مادر می باشند.

 

تحقیقات نشان داده کودکانی که با زایمان طبیعی به دنیا می آیند، 20 درصد کمتر دچار بیماری دیابت نوع یک می شوند.

 

زایمان طبیعی نسبت به سزارین باعث می شود که نوزاد بر استرس غلبه بیشتری داشته باشد.

 

اگر زایمان طبیعی بدون استفاده از داروها باشد، نوزاد عوارض جانبی داروها را تجربه نخواهد کرد.

 

بعد از زایمان طبیعی، تماس پوست به پوست در مادر و نوزاد رخ می دهد. این تماس دارای فواید روانی بسیاری برای نوزاد می باشد از جمله: رشد مطلوب مغز و مکیدن بهتر شیرمادر.

 

 

فواید زایمان طبیعی برای مادر

 

درد و ناراحتی بخشی از زایمان است، اما با زایمان طبیعی، زنان احساس قدرت و رضایت بیشتری دارند و از این حس که مادر شده اند لذت می برند.

 

- در این روش مادر هوشیار و آگاه می باشد و به جنین فشار وارد می کند تا به سمت مجرای زایمان حرکت کند.

 

- مادر نیازی به تزریق اکسی توسین برای شدت گرفتن انقباضات، قرار دادن سوند در مثانه و یا استفاده از انبرک جراحی ندارد.

 

- نسبت به سزارین، بهبودی سریع تر حاصل می شود و مدت زمان کوتاه تری را در زایشگاه باید ماند.

 

خطر زخم شدن و ایجاد عفونت و مشکلات دیگر در زایمان بعدی وجود نخواهد داشت، مانند پارگی رحم در سزارین.

 

- مرگ و میر در این روش بسیار کمتر از سزارین است.

 

زایمان طبیعی مقرون به صرفه تر است.

 

نکات لازم برای زایمان طبیعی

 

- باید قبل از زایمان در مورد این مسائل فکر کنید: انتخاب محل زایمان، برنامه ریزی تولد نوزاد، اطمینان از اینکه زایمان خوبی را خواهید داشت، آموزش های لازم برای زایمان و روش های مقابله با استرس.

 

بسیاری از مادران با روش های تمدد اعصاب می توانند نوزاد خود را به راحتی شیر دهند و ناراحتی پس از زایمان را تحمل کنند.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد | مختص والدین برای کار در خانه

 

آموزش حرف زدن به نوزادان،  مسئله ای  پیچیده و سختی نیست . ما در این مقاله راهکارهایی که به زود حرف زدن نوزادتان کمک می کند را معرفی می کنیم . حرف زدن نوزاد و یا  حرف زدن کودک یک شبِ اتفاق نمی افتد. نوزادن عاشق حرف زدن و صحبت کردن هستند ، بخصوص اگر با آنها صحبت کنید. بخصوص اگر با صدایی گرم و پر محبت با نوزادتان حرف بزنید.

نوزاد حرف زدن را از طریق تقلید صدا ها و کلماتی  که می شنود یاد می گیرد.  اما یک سوال مهم ،  کی باید منتظر حرف زدن نوزاد تان باشید ؟

 

سن حرف زدن نوزاد:

ما در نوشته سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم. و در آنجا گفتیم که کودکان قبل از بیان کلمات ، درک کلمات را یاد می گیرند. کودکان اولین کلمات را در سن ۱۲ ماهگی بیان می کنند. اما این بدان معنا نیست که کودکان به یکباره و یک شبِ حرف زدن را  ، آغاز می کنند.

از لحظه تولد تا ۱۲ ماهگی کودکان آرام آرام محیط اطرافش را می شناسد و ممکن است در ابتدا برای درخواست چیزی “نق نق ” کنند. بعدا یاد میگیرند ان شی را نشان بدهند و دستشان را به سمت ان شی دراز کنند. در ادامه از شبه کلمات استفاده می کنند و سر انجام یاد میگیرند که هر شی یک اسم دارد و سعی می کنند برای درخواست کردن چیزی ، اسم آن را بگویند.

 

۹ تکنیک آموزش حرف زدن به نوزاد:

در اینجا راهکارهایی برای کمک به زود حرف زدن نوزاد را لیست کرده ایم . این نوسته را مطالعه و سعی کنید به شکل سرگرم کننده ولذت بخش آنها را برای کودکتان اجرا کنید.

 

۱-کودک خود را به صدا سازی تشویق کنید:

کودکتان را تشویق کنید تا صداهایی شبیه به “ما” ، “دا” و “با” را بگوید.  کودک را مقابلتان بنشانید یا او را طوری بنشانید که صورتش مقایل صورت شما باشد. شروع کنید به تولید زنجیره های آوایی نظیر ما ما ما ما ما و یا دا دا دا ، در صورتیکه ان زنجیره آوایی و یا چیزی شبیه به ان زنجیره آوایی را تولید کرد او را تشویق کنید .

 

۲-از طریق ارائه بازخوردهای مناسب به زود حرف زدن نوزاد تان کمک کنید:

از طریق حفظ تماس چشمی ( زمانهایی که اوا سازی یا صدا سازی  می کند به چشمان او نگاه کنید ).  پاسخهای کلامی  ، تقلید صداسازیهای کودک و استفاده از آهنگ کلامی .. گفتار کودکتان را تقویت کنید.

 

۳-خنده ها و حالات چهره نوزادتان را تقلید کنید:

در مقابل کودک بنشید و سعی کنید هر کاری که او کرد شما نیز تقلید کنید. اگر کودتان خندید شما نیز بخندید .

 

۴-به کودکتان یاد دهید تا حرکات شما را تقلید کند:

همانطور که گفتیم حرف زدن نوزاد از طریق تقلید صداهایی که می شنود به وقوع می پیوندد. بنابراین یادگیری مهارت تقلید کردن یک مهارت ضروری برای  آموزش حرف زدن به کودک می باشد. مقابل کودک بنشینید دست بزنید و از او بخواهید که دست بزند. دستهایتان را به سمت او دراز کنید و از او بخواهید دستهایش را به طرف شما دراز کند و یا دستهای شما را بگیرد.  همچنین می توانید تقلید حرکاتی نظیر : بالا بردن دستها ، بوسه فرستادن ، بازی با انگشتان و… را به یاد دهید.

 

۵-در موقعیتهای مختلف با نوزاداتان  صحبت کنید:

در موقعیت های مختلف مانند حمام، لباس پوشیدن، غذا خوردن با کودکتان صحبت کنید. در مورد کارهایی که انجام می دهید ، کارهایی که می خواهید انجام بدهید و یا انجام دادید با او صحبت کنید.( کجا می خواهید بروید ، چه کسی را دیدید..). فراموش نکنید برای حرف زدن نوزاد ، محیط کودک باید غنی از واژگان باشد.

 

۶-در حین حرف زدن از ژست ها استفاده کنید:

 

از ژست ها برای انتقال معانی واژگان کمک بگیرید. مثلا هنگام خداحافظی در حالی که می گویید “بای بای ” دستانتان را نیز به نشانه خداحافظی تکان بدهید. و یا وقتی بدنبال شی ای هستید و ان را ندید علاوه برگفتن “نیست”  با دستان نیز ژست مربوطه را نشان دهید.

کودکان در راه کسب بیان واژگان، از ژست‌های هدفمندی برای بیان خواسته‌هایشان استفاده می‌کنند. در اینجا و در ابتدای راه این  ژست‌ها و حرکات بدن وسیله‌ای برای برقراری ارتباط با اطرافیان هستند.( شبیه بای بای کردن ).  اغلب این ژست‌ها و حرکات تقریباً در سن ۱۲ ماهگی دیده می‌شوند. (زمانی که کودکان تقلید حرکات را یاد می‌گیرند).

ژست‌ها یک علامت مهم برای حرف زدن هستند ، به‌طورمعمول قبل از بیان اولین واژه‌های حقیقی این حرکات دیده می‌شود.

 

۷- صدای حیوانات و صداهای محیطی را به کودکتان آموزش دهید:

صداهای حیوانات را ( برای ساخت ارتباط بین یک صدای مشخص با یک معنی خاص )  به کودکتان آموزش دهید. در مقابل کودک بنشیند و قبل از نشان دادن تصویر گاو ، صدایش را به شکل هجای گفتاری به او آموزش دهید. ( پس از آنکه کودکتان صدای مورد نظر را شنید تصویر را به او نشان دهید). به همین شکل می توانید صدای ماشین “بـــیپ بیـــــپ ” و دیگر صداهای محیطی را  آموزش دهید.

 

۸ -به تلاش های نوزادتان برای حرف زدن توجه کنید:

به تلاشهایی که برای ارتباط بر قرار کردن انجام می دهد توجه کنید. توجه کردن و تشویق کردن شما سبب تکرار مجدد این تلاشها و در نتیجه زود حرف زدن نوزاد تان می شود. برای آموزش حرف زدن به نوزاد  باید صبور باشید.

 

۹-هیچ وقت از شیوه‌ای که فرزندتان کلمه‌ها را ادا می‌کند، ایراد نگیرید:

برخی از والدین  نسبت به خطاهای گفتاری نوزادشان  بسیار حساس هستند و دائما از شیوه  حرف زدن نوزادشان ایراد می گیرند. این  ایرادها نه تنها کمکی به زود حرف زدن کودک نمی کند بلکه سبب کاهش اعتماد بنفس او  و درنتیجه کاهش تلاش برای حرف زدنش می شود. خوب است بدانید که تلفظ اشتباه واژگان تا چهار سالگی، نگران کننده نیست.  وقتی کودکتان کلمه ای را به اشتباه تلفظ می کند، سعی کنید همان کلمه یا همان جمله را به شیوه درست برای او تکرار کنید.

 

نقش والدین در حرف زدن کودکان

والدین و اطرافیان کودک نقش بسیار مهمی در زبان‌آموزی کودکان خود دارند. تحقیقات  نشان داده است که کسانی که در دوران کودکی‌شان، بیش‌تر کتاب خوانده‌اند یا برایشان بیش‌تر کتاب خوانده شده یا زمان بیش‌تری را به گفت‌و‌گو با والدین خود گذرانده‌اند، از دانش زبان بیش‌تری بهره‌مند شده و دامنه لغت وسیع‌تری دارند. این تحقیقات به ما یادآوری می کنند که کنار گذاشتن کودک با تلویزیون و یا گوشی و تبلت کمکی به حرف زدن کودکتان نمی کنند.

 

 معجزه گفتار درمانی در حرف زدن نوزاد :

ما قبلا در نوشته  سن حرف زدن کودکان  درباره سن حرف زدن کودکان صحبت کردیم . در آنحا گفتیم که اگر کودکتان متناسب با هم سالان خود حرف نمی زند زمان طلایی را از دست ندهید و سریعا به مطب گفتار درمانی و نزد آسیب شناسان گفتار و زبان ( گفتار درمانگر ) بروید. آسیب شناس گفتار و زبان تنها متخصص برای آموزش حرف زدن به کودک می باشد. آنها بهترین شیوه ممکن را برای حرف زدن نوزاد و یا کودک شما فراهم می کنند.

گفتار درمانی کودکان می توانند بصورت مستقیم و یا غیر مستقیم دنبال شود. تنها متخصص برای درمان اختلالات گفتار و زبان و دیر حرف زدن گفتار درمانگر می باشد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

روش های آموزش زبان به کودکان

 

آموزش زبان به کودکان راهیست که نیاز به مهارت و تجربه کافی دارد. برگردید به دوران کودکیتون، یادتون میاد وقتی یه بزرگتر ازتون سوال میکرد و جوابش رو بلد نبودید با دهان باز فقط نگاه میکردید؟

نه به خاطر بی ادبی، بلکه به این دلیل که حرفهاشون براتون نامفهوم و گنگ بود؟

این دقیقا همون حسی هست که بچه ها ( مبتدی ها) در ابتدای کار سر کلاس دارند. اگر معلم به زبان انگلیسی صحبت کنه، بچه ها هیچی متوجه نمیشن، ذهنشون قفل و مضطرب میشن. برای همین آموزش زبان به کودکان راحت نیست.

 

روش های آموزش زبان به کودکان

وقتی برای اولین بار وارد کلاس بچه های مبتدی میشید، خودتون رو جای اونها بگذارید.

 

اگر یک غریبه بیاد به شما جملات عجیب و نامفهوم بگه و انتظار داشته باشه شما هم عینا بهش پاسخ بدید چه حسی بهتون دست میده؟ یه کم اعصاب خورد کن به نظر میاد!

قطعا آموزش زبان به کودکان مبتدی بسیار کار سختی هست چرا که اونها هیچ دانش قبلی درباره زبان ندارند و کاملا “خام” هستند.

گاهی اوقات آشنایی با حروف انگلیسی و اعداد رو ندارند و حتی معنی کلمات ساده مثل hello و goodbye رو هم نمی دونند.

 

اشتباه معلم ها

بعضی از معلم های تازه کار وقتی وارد کلاس میشن از همون اول شروع میکنند به انگلیسی صحبت کردن.

اینکه تمام جمله ها رو انگلیسی بیان کنیم اشتباه هست.  نباید تمام تکالیف و تمرین هایی که سرکلاس به بچه ها واگذار میکنیم به انگلیسی باشه.  مثلا نباید اینطور بگیم:

You guys, now we are going to look at a new structure today so .let’s get those textbooks out

چون در این صورت بچه ها فکر میکنند معلمشون از مریخ اومده !

به جای گفتن این جمله طولانی و نامفهوم، اون رو کوتاه تر بیان کنید؛ مثلا بگید:

?Take out your books, Ok

به جای کلمه اوکی، بسته به شرایط، از زبان بدن هم استفاده کنید.  زبان بدن در آموزش به کودکان بسیار موثر هست، چون به یادگیری اونها کمک میکنه.

حتی به شما به عنوان معلم کمک میکنه تا متوجه بشید بچه ها چیزی متوجه شدند یا نه؟

 

چرا کودکان از یادگیری زبان جدید فراری اند؟

یک اشتباه ناشیانه دیگه که در تدریس به افراد مبتدی یا بچه ها اینه که معلم با فرض اینکه همه متوجه درس شدند از اون مبحث عبور میکنه و در اصلاح “check understanding” انجام نمیده تا مطمئن بشه همه متوجه دستورات کلاس هستند.

 

زبان بدن

در جلسه اول ( بعضا تمام جلسات ) ممکنه خیلی از بچه ها یا حتی بزرگ ها از پرسیدن سوال و گفتن اینکه متوجه نشدند خجالت بکشند یا بترسند.

در نتیجه ترجیح میدن به جای پرسیدن ساکت بمونن. باید تا جایی که میتونید جو رو عوض کنید و نذارید کلاس حالت خشک و رسمی داشته باشه.

 

باید زبان بدن شاگردهاتون رو بخونید.  معمولا از حالات چهره و زبان بدن میشه حدس زد که مطلب رو فهمیدن یا نه. میتونید چند تا سوال کوچیک بکنید تا مطمئن بشید.

 

زمان کافی بدید

به عنوان معلم نباید از بچه هایی که تازه با زبان انگلیسی آشنا شدند توقع داشته باشیم که سریع متوجه حرفهای ما بشن.

باید به اندازه کافی مثال برای زدن داشته باشیم، ازشون مطمئن بشیم که متوجه درس شدند، و به اندازه نیاز بهشون زمان بدیم تا تمرین کنند و آنچه تدریس شده رو یک بار در ذهنشون مرور کنند.

وقتی یک مبحث سر کلاس تدریس میشه باید بعدش از بچه ها بخواهیم که اون مبحث رو به تنهایی و یا گروهی یا دو به دو با هم تمرین کنند. پس باید زمان کافی داشته باشن و تحت فشار نباشن تا بتونن حتی اشتباه کنن تا اون مطلب براشون جا بیفته.

 

خسته کننده نباشید

بچه ها موجودات پر انرژی هستند پس نمی تونیم توقع داشته باشیم مثل مجسمه بشینن و به حرفهای طولانی و بعضا خسته کننده ما گوش بدن. اگه حرفهای ما براشون جذاب نباشه زود خسته میشن و تمرکز خودشون رو از دست میدن.

 

فلش کارت

راه های زیادی وجود داره که یادگیری زبان رو برای بچه ها ساده و لذت بخش کنه. یکی از بهترین کارها استفاده از فلش کارت هست. فلش کارت به دلیل داشتن عکس های کودکانه و جذاب، بچه ها رو جذب میکنه.

 

بازی با فلش کارت در خانه

به عنوان پدر یا مادر اگه هنوز فرزندتون رو به کلاس نفرستادید فلش کارت رو میتونید توی خونه استفاده کنید. به این شکل که روزی یک کلمه با استفاده از فلش کارت به فرزندتون آموزش بدید. حتی روزی یک کلمه هم کافیه و لازم نیست به کودکتون فشار بیارید.

 

بازی کنید

بچه ها عاشق بازی کردن هستند. وقتی به بچه ها بگیم بیاید با هم بازی کنیم چشماشون از خوشحالی برق میزنه.  وقتی بازی رو با تدریس ادغام کنیم تاثیر مثبتی روی یادگیریشون میذاره.

یکی از بازیها پانتومیم هست. میتونید از موضوعات ساده شروع کنید و از بچه ها بخواهید که حدس بزنن.

یکی از بازی‌ها حدس زدن کلمات هست.  به این شکل که شما یک کلمه در نظر میگیرید و از بچه ها میخواهید که حروف اون رو حدس بزنن. سعی کنید برای بازی‌ها جایزه یا امتیاز در نظر بگیرید تا بچه ها بیشتر انگیزه پیدا کنند. حتما در بازی‌ها خلاق و پر شور عمل کنید. سعی کنید خودتون بازی اختراع کنید یا از خود بچه ها برای ابداع بازی ایده بگیرید.

 

موسیقی، کارتون، فیلم

میتونید متناسب با سن فرزند یا شاگردهاتون موزیک پیدا کنید و از بچه ها بخواهید تا کلماتش رو تا جایی که میتونن تکرار کنن. یا کلمه هایی که متوجه میشن رو پای تخته بنویسن.

 

فقط سعی کنید کل فیلم یا کارتون رو سر کلاس نمایش ندید چون از حوصله کلاس خارج میشه.  میتونید قسمت های جالبش رو جدا کنید و نمایش بدید.

 

آخرین نکته

بچه ها موجودات فعال و پر انرژی هستند، خودتون رو باهاشون وفق بدید و کلاس رو به محیط جذاب و دوست داشتنی تبدیل کنید. در غیر اینصورت برای همیشه از زبان انگلیسی زده میشن.

آموزش زبان به کودکان، فضا و شرایط و روحیه خاصی می طلبه. میزان انرژی و حوصله رو در خودتون بالا ببرید.

باید خودتون هم ک?ودک بشید و کودک درون خودتون رو فعال کنید تا بهتر نتیجه بگیرید تا در آینده به تعداد افراد کاربلد و علاقمند به زبان انگلیسی اضافه بشه.

یک هدف مهم که در دوره کودکان آکادمی ۲۴ talk دنبال می شود، ایجاد علاقه و انگیزه کافی برای یادگیری زبان انگلیسی در فرزندان شماست. داشتن یک تجربه خوب و مثبت از کلاس زبان بسیار ارزشمند است و باعث جلوگیری از دلسردی کودکان برای ادامه یادگیری در مقاطع بالاتر خواهد شد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

آموزش صحبت کردن، فرآیندی است که از بدو تولد کودک و با تجربه استفاده از اصوات مختلف توسط کودک آغاز می ‎شود . معمولا تا 2 سالگی ، بیشتر کودکان واژگان زیادی آموخته و می ‎توانند کلمات را به منظور ابراز نیازهای خود بیان کنند . در این قسمت از گهوارک به ارائه روند مناسب آموزش سخنوری به کودک و راه هایی برای تشویق او به ارتباط برقرار کردن خواهیم پرداخت .

از تولد تا 3 ماهگی

در این مرحله کودک صدای شما را می ‎شنود و سعی در تکرار این اصوات دارد . شما می‎ توانید در انجام این کار به او کمک کنید :

برای کودک خود آواز بخوانید :

آواز خواندن برای کودک حتی از قبل از تولد نقش زیادی در عادت دادن گوش او به شنیدن صداهای مختلف دارد زیرا او حتی در داخل شکم شما نیز صدای تان را می‎شنود.

با کودک خود و یا در حضور او با سایر افراد اطرافتان صحبت کنید :

درست است که او معنی دقیق کلمات را درک نخواهد کرد اما با این حال شنیدن صدای شما و دیدن لبخندتان او را هیجان زده خواهد کرد و او همچنین از شنیدن و دیدن افراد دیگر نیز لذت خواهد برد .

محیطی ساکت و آرام برای فرزند خود ایجاد کنید :

نوزادان به بازی کردن و ایجاد سر و صداهای مختلف در محیطی عاری از هرگونه سر و صدای تلویزیون ، رادیو و یا ضبط نیازمندند .

از 3 تا 6 ماهگی

در این دوره فرزند شما سعی در درک نحوه ارتباط های کلامی افراد با یکدیگر دارد . شما با انجام این کارها می‎ توانید به او در صحبت کردن کمک کنید :

  • کودک خود را در فاصله نزدیک به خود نگه دارید تا بتواند به چشمان شما خیره شود .

  • با او همراه با لبخند حرف بزنید.

  • سر و صداهایی که فرزندتان از خود در می ‎آورد را تکرار کنید.

  • در صورت تلاش او برای تکرار کلمات شما ، کلمه مورد نظر را دو مرتبه تکرار کنید .

    از 6 تا 9 ماهگی

کودک شما در این دوره سعی در ایجاد صداهای مختلف و بازی با اصوات گوناگون دارد . برخی از این کلمات عبارتند از "بابا" یا "دادا". کودک با شنیدن صدای شاد شما لبخند زده و با شنیدن صدای عصبانی ، گریه می ‎کند و یا ناراضی به نظر خواهد رسید . در این مرحله شما با انجام این کار ها می‎ توانید به فرزند خود در درک بهتر کلمات کمک کنید (حتی اگر هنوز نتواند آن ها را به زبان بیاورد):

به او کمک کنید تا دست خود را به همراه موسیقی نواخته شده ، روی صفحه حرکت دهد.

به فرزندتان اسباب بازی بدهید و چیزی در مورد آن به او بگویید .

او را مقابل آینه قرار دهید و از او بپرسید "این کیه؟" ؛ سپس نام او را تکرار کنید .

از فرزند خود سوال بپرسید . برای مثال از او بپرسید " هاپو کجاست ؟"؛ اگر واکنشی نشان نداد، به او نشان دهید که سگ عروسکی او کجاست.

از 9 تا 12 ماهگی

کودک شما در این دوره شروع به درک کلمات ساده خواهد کرد . اگر در حین انجام کاری به او بگویید "نه نه" ، متوقف شده و به شما خیره خواهد شد . اگر کسی از او بپرسد "مامان کجاست ؟"، او به دنبال شما خواهد گشت . او با اشاره و زبان بدن خود سعی در انتقال پیامی به شما خواهد داشت .

برای مثال وقتی به شما نگاه می‎ کند و دستان خود را بالا می ‎برد ، سعی در انتقال این پیام که می ‎خواهد بغلش کنید به شما خواهد داشت . شما می ‎توانید با تکان دادن دست خود به او بیاموزید که چگونه با شما خداحافظی کند .

از 12 تا 15 ماهگی

نوزادان در این دوره شروع به استفاده از کلمات می‎ کنند . آن ها صحبت کردن را با استفاده کلمات ساده ای مانند "بابا" و یا "دَدَ" برای رفتن به گردش ، آغاز می ‎کنند . در این دوره بیشتر بچه ها توانایی استفاده از 1 یا 2 کلمه را دارند و بیش از 25 کلمه را درک می ‎کنند .

برای مثال اگر از او اسباب بازی بخواهید ، برای شما خواهد آورد . او می‎ تواند بدون استفاده از کلمات و تنها با استفاده از دستان خود و ادای برخی اصوات ، چیزی از شما بخواهد . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به او در بیان کلماتی که توانایی تلفظ آن ها را ندارد کمک کنید :

  1. در مورد اشیائی که از آن ها استفاده می ‎کنید با کودک خود صحبت کنید و به او فرصت دهید تا نام آن ها را تکرار کند.

  2. از کودک خود درباره اشکال موجود در نقاشی های کتاب داستان سوال کنید و به او فرصت دهید تا نام آن را بگوید .

  3. وقتی کودکتان موفق به بردن نام اشیا می ‎شود به او لبخند بزنید و برایش دست بزنید . چیزی درباره آن شیء به کودکتان بگویید . برای مثال " اون سگ رو ببین ! چقدر بزرگه ! دمشو نگاه کن "

  4. در مورد چیز هایی که فرزندتان علاقه بیشتری به آن ها نشان می ‎دهد با او صحبت کنید . به او فرصت دهید تا کلمات شما را تکرار کند .

  5. در مورد کارهای روزمره خود با او صحبت کنید . برای مثال "دوست داری کدوم لباستو بپوشی ؟"، " شیر یا آبمیوه می ‎خوری ؟"

  6. در مورد کلمه هایی که کودکتان از آن ها استفاده می ‎کند ، صحبت کنید . برای مثال وقتی می گوید توپ ، شما بگویید " اون توپ بزرگ و قرمز مال توئه "

  7. عروسک ها و اسباب بازی های مورد علاقه کودکتان را در مکالمه هایتان دخیل کنید . برای مثال بگویید " نازنین دوست داره با ما بازی کنه . به نظرت بلده برامون غذا درست کنه ؟"

از 15 تا 18 ماهگی

کودک شما در این دوره از حرکات پیچیده تری برای ایجاد ارتباط با شما استفاده خواهد کرد و به تلاش خود در ساخت واژگان بیشتر ادامه خواهد داد . او ممکن است دست شما را بگیرد ، با شما به سمت قفسه کتاب برود و به یک کتاب اشاره کند تا با یکدیگر آن را بخوانید . شما با انجام کارهای زیر می ‎توانید به فرزندتان در برقراری ارتباط با خودتان کمک کنید :

  • به او بگویید "بینیتو به من نشون بده "؛ سپس به بینی خود اشاره کنید . این کار را در مورد انگشتان دست ، پا، چشم، زانو وغیره نیز انجام دهید .

  • یکی از اسباب بازی های کودکتان را پنهان کرده و از بخواهید که آن را پیدا کند . به او در انجام این کار کمک کنید و در این لذت شریک شوید .

  • وقتی کودکتان به شما چیزی داد ، در رابطه با آن با او صحبت کنید ، مثلا اگر به شما کتابی داد از او تشکر کنید و عکس های آن را به او نشان دهید .

    از 18 ماهگی تا 2 سالگی

    کودک شما در این دوره قادر به دنبال کردن دستورالعمل ها بوده و می ‎تواند کلمات را در کنار هم قرار دهد مانند "ماشین برو" یا "آب بده" . او همچنین در این دوره شروع به انجام بازی هایی می‎ کند که باعث توسعه زبان گفتار او می ‎شوند. با انجام کارهای زیر می ‎توانید به تقویت مهارت های ارتباطی کودک خود کمک کنید:

    • از فرزند خود کمک بخواهید. برای مثال از او بخواهید که فنجانش را روی میز بگذارد یا کفش هایش را نزد شما بیاورد .

    • برای فرزند خود شعر بخوانید و از او بخواهید که آنچه که در محیط اطراف خود می ‎بیند را برای شما نام ببرد .

    • کودک خود را تشویق کنید تا در مورد اسباب بازی های خود با سایر هم سن و سالانش صحبت کرده و ارتباط برقرار کند.

    • با فرزند خود عروسک بازی کنید ، برای عروسک هایش غذا درست کنید و تلفنی حرف بزنید یا سایر عروسک ها را به مهمانی دعوت کنید .

      از 2 تا 3 سالگی 

    مهارت های ارتباطی کودکتان از 2 تا 3 سالگی با تقویت لب های او توسعه پیدا خواهد کرد و او می‎ تواند کلمات بیشتری را برای ایجاد جملات ساده در کنار هم قرار دهد . برای مثال او می‎ تواند بگوید "مامان خداحافظ" .

    او همچنین در این دوره قادر به پاسخگویی به سوالات ساده مانند "خرست کجاست ؟" نیز می ‎باشد . تا 36 ماه آینده فرزندتان توانایی پاسخگویی به برخی سوالات پیچیده تر مانند "وقتی گرسنه ای چه کاری انجام می ‎دی ؟" را کسب خواهد کرد . او در این دوره بازی های خیالی بیشتری انجام می دهد ، مانند رفتن به محل کار ، تعمیر ماشین اسباب بازی و مراقبت از عروسک ها.

    شما در این دوره با انجام کارهای زیر، قادر به کمک به فرزندان در ساخت جملات پیچیده تر و کارهای مهم تر خواهید بود :

    1. به فرزندتان نام و نام خانوادگی اش را بیاموزید.

    2. در رابطه با تعداد، اندازه و شکل اشیاء مختلف از او سوال کنید.

    3. از فرزند خود سوالاتی بپرسید که جواب آن ها "آره" و یا "نه" نباشد . برای مثال بگویید " وای چقدر کرم اینجاست ! چندتا کرم اینجاست ؟ اونا دارن کجا می ‎رن ؟"، سپس صبر کنید و منتظر شنیدن جواب او باشید . در صورت لزوم می ‎توانید بگویید "من 5 تا کرم می ‎بینم . به نظرت اونا می ‎خوان برن پارک یا مغازه ؟"

    4. از فرزندتان بخواهید تا داستان کتاب مورد علاقه اش را برایتان تعریف کند . از او بپرسید "چه اتفاقی برای او 3 تا خوک کوچولو افتاد ؟" خواندن کتاب به توسعه زبان گفتار کودکتان کمک خواهد کرد . او را به کتابخانه ببرید و به سلیقه خودش برایش کتاب بخرید . او از انجام این کار با شما لذت خواهد برد .

    5. بازی های تخیلی و سرگرم کننده انجام دهید. بازی کردن و نقش آفرینی ، فرصت های غنی برای استفاده و یادگیری زبان در اختیار فرزندتان قرار خواهد داد .

    6. فراموش نکنید که فرزندتان هنوز به محیطی آرام نیازمند است که این موضوع فقط مختص زمان خواب او نیست . تلوزیون و رادیو را خاموش کنید و بگذارید کودکتان از بازی کردن ، آواز خواندن و صحبت کردن با شما در محیطی آرام لذت ببرد.

  • منبع
  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان

 

تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان بیشتر والدین به این مساله واقف هستند که دعوا مقابل چشمان فرزندان کار نادرست و ناشایستی می باشد اما در اکثر مواقع والدین به این مساله توجهی نمی کنند و جلوی فرزندان خود با یکدیگر جر و بحث می کنند. در زندگی زناشویی عوامل بسیاری وجود دارند که باعث بروز اختلاف میان زوجین می شود.  خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعـث می شود اختـلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟ اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند. برخی تحقیقات نشان می دهد: بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس، صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش می دهند. مشاجره والدین و آسیب روانی فرزندان دعوای والدین باعث می شود تا فرزندان در برابر استرس بسیار ضعیف نشان دهند و همین امر باعث می شود تا سلامت روانی آن ها تحت تاثیر قرار گیرد. طبق تحقیقات انجام شده توسط محققان دعوای میان والدین که منجر به طلاق آن ها شود باعث می شود تا فرزندان از مشکلات روانی رنج ببرند و در خوشبختی آینده آن ها تاثیر منفی بگذارد. براساس تحقیقات، کودکانی که در معرض منازعات شدید، مداوم و طولانی مدت والدین خود قرار می‌گیرند، می‌توانند به افرادی تهاجمی، متخاصم و خشن بدل شوند. در مواقعی نیز تاثیر مشاجره والدین بر فرزند به صورت کاهش اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی بروز می‌کند که در بعضی از کودکان می‌تواند حتی تبدیل به روحیه خودکشی شود. علاوه بر این، عملکرد تحصیلی کودک در نتیجه مشاجرات والدین آسیب می‌بیند که همین امر بر پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی وی نیز اثر می‌گذارد. دانشمندان معتقدند که کودکان در همه سنین تحت تاثیر نزاع‌های میان والدین قرار می‌گیرند و روابط میان والدین یکی از قویترین تاثیرات را در بهداشت روانی طولانی مدت، خوشبختی و شانس زندگی کودکان در آینده دارد. از سوی دیگر اگر فرزندان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای پدر و مادرشان باشند در طول زمان خوش بینی خود را در مورد جهان و توانایی‌های خود را برای به دست آوردن هماهنگی و عشق از دست می‌دهند.  تاثیرات طولانی مدت الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.  بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد. اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.  شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.  والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است. اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید. بچه ها را آگاه سازید وقتی که دعواها طولانی می‌شود، بچه‌ها به این فکر می‌افتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید می‌خواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرف‌هایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کم‌حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید. در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.  خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود. روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید. از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند. اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید. اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود. در پایان برای فرزندان خود توضیح دهید که این کار شما کار بسیار اشتباه و غلطی بوده است و حرف هایی که در دعوا میان شما ردوبدل شده است فقط از روی عصبانیت بوده و هیچ معنی و مفهوم خاصی نداشته است. سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید. همواره پس از دعوا رفتار طبیعی از خودن نشان دهید و هرگز با هم قهر نکنید.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

تقریباً تمام والدین یک کودک نوپا با این پرسش مواجه می‌شوند که چرا فرزندشان یکدفعه الم‌شنگه به پا می‌کند. در این مطلب به دلایل و راهکارهای رفع و مدیریت این رفتار کودکان نوپا بررسی و به این سؤال مهم پاسخ داده شده است.

الم‌شنگه به پا کردن کودک

بدخلقی‌های ناگهانی کودک که اصطلاحاً آن را الم‌شنگهٔ کودک می‌نامند، مثل احساسی یک طوفان ناگهانی و گاهی شدید است. به عنوان مثال، یک لحظه شما و فرزندتان در رستوران در حال لذت بردن از شامتان هستید و یک لحظه بعد او به هق‌هق می‌افتد، بعد شروع به ناله می‌کند و سپس با بالاترین حد صدایش فریاد می‌زند، آن هم فقط به این علت که نی نوشیدنی‌اش کمی خم شده است.

کودکان بین یک تا سه سالگی بیشتر مستعد الم‌شنگه به پا کردن هستند. اگرچه ممکن است نگران شوید که شما دارید او را فردی مستبد و خودکامه بار می‌آورید، اما بهتر است خوش‌بین باشید، چون در این سن بعید است که فرزندتان از روی حیله و برای تحت فشار گذاشتن شما قشقرق به پا کند. به احتمال زیاد، او در واکنش به احساس درماندگی خود دچار بحران شده است.

روان‌شناسان تربیت کودک این مشکل را بیشتر ناشی از مهارت‌های زبانی نامتوازن می‌داند. کودکان نوپا کم‌کم از چیزهایی که می‌شنوند معنای واژگان بیشتری را درک می‌کنند اما توانایی آنها برای تولید زبان و برقراری ارتباط کلامی هنوز خیلی محدود است. وقتی فرزندتان نمی‌تواند احساس خود را بیان کند یا بگوید چه چیزی می‌خواهد، احساس سرخوردگی و درماندگی بروز می‌کند و او شروع به جنجال به پا کردن خواهد کرد.

راهکارهای مدیریت الم‌شنگهٔ کودک

همان‌طور که گفته شد کج‌خلقی کودکان نوپا بیشتر از روی احساس درماندگی و ناتوانی است، اما چگونه الم‌شنگهٔ یک کودک نوپا را مدیریت کنید:

خونسردی خود را از دست ندهید: داد و فریاد، جار و جنجال و قشقرقی که کودکتان به پا می‌کند منظرهٔ زیبایی نیست. همچنین ممکن است مجموعهٔ رفتاری کودک نوپایتان علاوه بر لگد زدن، جیغ زدن و پا کوبیدن به زمین، شامل پرتاب کردن چیزها، ضربه زدن و حبس کردن نفس خود در سینه تا سر حد کبود شدن پوستش باشد. اگرچه صبوری در این وضعیت می‌تواند دشوار باشد، اما می‌توانید مطمئن باشید که حتی حبس کردن نفس کودک توسط خودش، یک رفتار طبیعی برای کودکی است که دچار حملهٔ خشم شده است.

هنگامی که فرزندتان گرفتار حملهٔ خشم شده است، قادر به گوش دادن به دلیل‌ها و منطق شما نیست، هرچند که به فریاد زدن یا تهدید کردن شما پاسخ خواهد داد، اما به صورت منفی. پس هرچه بیشتر سر کودک فریاد بکشید، او خشمگین‌تر خواهد شد. به جای این کار خیلی بهتر است وقتی کودک در حال جنجال است، شما فقط کنارش بنشیند.

به‌طورکلی، ماندن در کنار یک کودک در طول طغیان خشم و الم‌شنگه فکر و راهکار مؤثر و خوبی است. خارج شدن شما از اتاق یا جایی که کودک در آن است، آن هم با عصبانیت، اگرچه می‌تواند برایتان وسوسه‌انگیز باشد اما می‌تواند به کودک احساس رهاشدگی بدهد. طغیان احساسی که او تجربه می‌کند می‌تواند برایش ترسناک باشد و مطمئن باشید از دانستن اینکه شما در آن نزدیکی هستید ممنونتان خواهد بود. برخی از کارشناسان می‌گویند اگر دیدید که دیگر خودتان بیش از حد و در حد انفجار کلافه شده‌اید، به آرامی اتاق را برای چند دقیقه ترک کنید و پس از آنکه گریهٔ کودکتان قطع شد بازگردید. یادتان باشد شما با آرام ماندن خود، کمک می‌کنید که او هم آرام شود.

برخی از کارشناسان توصیه می‌کنند که اگر امکان‌پذیر است، برای مثال اگر او خیلی وول نمی‌خورد، فرزندتان را بلند کنید و در آغوش بگیرید، زیرا آغوش شما برایش آرامش‌بخش خواهد بود. اما کارشناسان دیگر می‌گویند این روش به معنای پاداش دادن به رفتار منفی است و شاید بهتر باشد تا زمانی که کودک آرام می‌شود الم‌شنگهٔ او را نادیده بگیرید. شما ممکن است به تجربه دریابید که استفادهٔ به‌موقع از یک وقفه‌ٔ تربیتی نیز راه‌حل خوبی است. از طریق آزمون و خطا، شما یاد می‌گیرید که رویکرد مناسب فرزندتان چیست. صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای مواجهه با الم‌شنگهٔ کودک انتخاب می‌کنید، ثبات در رویکرد و روش شما کلید موفقیت آن خواهد بود.

به یاد داشته باشید که شما یک بزرگسال هستید: هرچه هم که الم‌شنگهٔ کودک طول بکشد، تسلیم خواسته‌های نامعقول نشوید یا برای مذاکره با یک کودک نوپای در حال جیغ زدن تلاش نکنید. هرچند انجام این کارها، به ویژه به عنوان راهی برای پایان دادن به الم‌شنگه در یک فضای عمومی، وسوسه‌کننده است اما سعی کنید با آگاهی کامل و با قدرت نگران قضاوت دیگران نباشید و مطمئن باشید هر کس که فرزندی دارد این تجربه را داشته است. شما با تسلیم شدنتان فقط به کودکتان می‌آموزید که قشقرق به پا کردن راه خوبی برای رسیدن به خواسته‌هایش است و این زمینهٔ تعارضات و کشمکش‌های آینده را فراهم می‌کند. به علاوه، کودک فعلاً از کنترل نداشتن روی خودش ترسیده است. تنها چیزی که نیاز ندارد این است که احساس کند شما هم کنترل خود را از دست داده‌اید.

اگر طغیان کودکتان به حدی بالا گرفت که شروع به زدن دیگران کرد، اشیا را پرت می‌کند یا بی‌وقفه فریاد می‌زند، او را بلند کنید و در آغوش خود به مکان امنی، مانند اتاق خوابش ببرید. به او بگویید که چرا به آنجا برده شده است، «چون تو خواهرت رو زدی» و بگذارید بداند تا زمانی که آرام شود شما کنارش می‌مانید. اگر در یک مکان عمومی هستید که اغلب یک بستر شایع برای تحریک و القای الم‌شنگهٔ کودک است، آماده باشید که آن محل را به همراه فرزندتان ترک کنید و تا زمانی که او آرام شود برنگردید. اما نه با تشر و عصبانیت، بلکه با آرامشی که لازمهٔ پدر یا مادر بودن شماست و سال‌های زیادی باید برای رشد این ویژگی خوبتان تلاش کنید.

از وقفه‌ها با مضایقه استفاده کنید: بسته به تفاوت‌های کودکان نوپا می‌توان گفت، استفادهٔ گهگاهی از وقفه از سن ۱۸ ماهگی به بعد ممکن است به او کمک کند تا هنگام الم‌شنگه به پا کردن احساسات خود را بهتر کنترل کند. وقفه به ویژه زمانی که عصبانیت کودک خیلی شدید است و تکنیک‌های دیگر اثری ندارند می‌تواند مفید باشد. بردن فرزندتان به یک محل آرام یا بهتر از آن، محلی کسل‌کننده برای مدت کوتاهی در حدود یک دقیقه به ازای هر سال از سن او می‌تواند درس خوبی برای تسکین و آرام کردن خود باشد.

به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام می‌دهید. مثلاً: «تو می‌ری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودکتان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.

پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد الم‌شنگه‌اش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که می‌خواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواسته‌اش را با کلمات بیان می‌کند، نتیجهٔ بهتری می‌گیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمی‌زنی، می‌تونم ازت بپرسم که چه چیزی می‌خوای؟»

بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد الم‌شنگه‌اش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.

سعی کنید از موقعیت‌های زمینه‌ساز الم‌شنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک می‌کند و بر آن مبنا برنامه‌ریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته می‌شود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانه‌گیر می‌شود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.

اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کم‌کم از پارک می‌روید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام می‌خوریم.» به او فرصتی می‌دهد که به جای عکس‌العمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید الم‌شنگه‌ای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباب‌بازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.

کودک نوپای شما کم‌کم مستقل‌تر می‌شود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینه‌هایی برای انتخاب به او بدهید. هیچ‌کس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «می‌خواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت می‌دهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» می‌گویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده می‌کنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد می‌کنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویت‌بندی کنید.

گوش به زنگ نشانه‌های اضطراب بیش از حد باشید: چون الم‌شنگه‌های روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها می‌تواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.

اگر به نظر می‌رسد الم‌شنگه‌های کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب می‌رساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانی‌هایتان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودکتان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

پدر و مادر بودن یکی از سخت‌ترین کارهای دنیاست که والدین به زودی عاشق آن خواهند شد. اما با وجود همۀ مراقبت‌هایی که انجام می‌دهید، پیش آمدن اشتباهاتی، به ویژه در ماه‌های اول تولد کودک طبیعی است. اگر باور نمی‌کنید به والدین خودتان فکر کنید تا فهرست بلندبالایی را در مورد اشتباهاتی که در گذشته بوده و امروزه علم آنها را رد کرده است پیدا کنید. هیچ‌کس دور از خطا و اشتباه نیست، به ویژه والدینی که تازه پدر و مادر شده‌اند، اما اگر اشتباهات رایج و معمول را بدانید ممکن است بتوانید از انجام آنها و بروز مشکلات و عواقب احتمالی آن خودداری کنید. در این مطلب می‌توانید با برخی از این اشتباهات و مراقبت‌های غلط در مورد نوزادتان آشنا شوید.

شیر دادن طبق یک برنامهٔ ثابت

نوزادان در هفتۀ اول زندگی خود وزن کم می‌کنند و لازم است والدین این کاهش وزن را با تغذیهٔ مناسب جبران کنند تا کودک وزن‌گیری مناسب و خوبی را شروع کند. این به معنای وعده‌های شیردهی زیاد است و اگرچه برخی مادران ممکن است وسوسه شوند یا از دیگران بشنوند که کودک را طبق یک برنامهٔ زمانی مشخص تغذیه کنند، اما در چند ماه اول بهتر است به کودک هر زمان که گرسنه است شیر بدهید. این کار همچنین باعث تثبیت میزان تولید شیر در بدن شما در ماه اول شیردهی می‌شود. نکتۀ مهم دیگر این است که اجازه ندهید بین وعده‌های تغذیۀ نوزاد فاصلۀ زیادی بیفتد. هرچند لازم نیست شما مدام کودکتان را برای تغذیه بیدار کنید، اما سعی کنید بیشتر از دو تا سه ساعت هم بین وعده‌های تغذیۀ او فاصله نیفتد.

ملاقات اطرافیان با نوزاد

در هفتۀ اول بعد از تولد نوزاد، بسیاری از اقوام و دوستان می‌خواهند مادر و کودک دوست‌داشتنی‌اش را ببینند. این یک اتفاق خوشایند و دلچسب است، اما به معنای آن نیست که آنها نسبت به سلامت نوزادتان اولویت دارند. سیستم ایمنی یک نوزاد هنوز به رشد کامل نرسیده است و همین او را مستعد آسیب‌پذیری در برابر میکروب‌ها می‌کند، بنابراین والدین باید در این مورد بیشتر مراقب باشند. شما می‌توانید از مهمانان بخواهید فعلاً کودک را بغل نکنند، به صورتش دست نزنند و او را نبوسند یا قبل از بغل کردن نوزاد دست‌هایشان را تمیز بشویند، همچنین سعی کنید کودک را زیاد در هوای آلوده، ترافیک و فصل‌های سرد به فضاهای شلوغ و بیرون خانه نبرید، زیرا افراد زیادی بیرون هستند که شرایط برخورد با یک نوزاد را نمی‌دانند.

زندانی شدن در خانه

اگرچه مطمئناً فکر خوبی نیست که کودکتان را به جاهای شلوغ ببرید، زیرا ممکن است مریض شود و لازم است رفت‌وآمدها و ملاقات‌های اطرافیان و ارتباطات دیگران با کودک را محدود کنید، اما این به معنای آن نیست که مادر و کودک باید در خانه زندانی شوند. در واقع برای کودکتان خوب است که در طول هفته کمی بیرون باشد، اما والدین باید مراقب باشند که آفتاب پوست نوزاد را نسوزاد، هرچند کمی قرار گرفتن در معرض نور خورشید هم می‌تواند مفید باشد، فقط کافی است نکات ایمنی بردن نوزاد به خارج از خانه را بدانید و رعایت کنید.

یکی از راه‌های مناسب‌تر برای قرار دادن کودک در معرض نور خورشید ایناست که کودک را در خانه بغل کنید و کنار پنجره‌ای ببرید تا کمی از شعاع نوری که از پنجره وارد شده است به او برسد، اما ثابت نایستید و هرگز نگذارید کودک حتی کمی هم گرمش شود؛ تأکید می‌شود که مطمئن شوید کودکتان گرم یا سردش نمی‌شود. یک پیاده‌روی کوتاه در اطراف خانه نیز می‌تواند برای مادر و کودک مفید باشد. این کار کمک می‌کند از افسردگی پس از زایمان جلوگیری شود و به مادر امکان می‌دهد دوباره خود را بخشی از جهان و همان خود قدیمی‌اش ببیند. پس بهتر است اشتباه گوشه‌نشین شدن در خانه را مرتکب نشوید و همه چیز را یا سیاه و یا سفید نبینید.

دست‌‌کاری بند ناف

والدین باید در طول هفتۀ اول حضور نوزاد در خانه، از ریشۀ بند ناف به درستی مراقبت کنند. در واقع این به معنای آن است که نباید به آن دست بزنند یا بیش از حد در این مورد حساسیت نشان بدهند، اما برخی والدین اشتباه می‌کنند و در مراقبت از ریشۀ بند ناف خیلی تلاش می‌کنند. ریشۀ بند ناف خودش می‌افتد و فکر بسیار خطرناکی است که بخواهید آن را زودتر جدا کنید. کافی است مراقب نشانه‌های عفونت مثل ورم، التهاب یا چرک باشید، اما غیر از آن نباید هیچ کار دیگری بکنید. دور ریشهٔ بند ناف را می‌توانید طبق دستور پزشک کودک کمی تمیز کنید، اما هرگز سعی نکنید روی آن را تمیز کنید. قسمت بالای پوشک را نیز تا کنید تا به ریشۀ بند ناف برخورد نکند و مراقب باشید موقع لباس پوشاندن به نوزاد نیز لباس‌ها روی آن کشیده نشود.

بغل نکردن نوزاد

در ماه‌های اول زندگی کودک، والدین نباید در مورد زیاد بغل کردن کودکشان نگران باشند. برخی از مادران نسل‌های گذشته مدام هشدار می‌دهند که زیاد بغل کردن یک نوزاد او را لوس خواهد کرد، اما پژوهش‌ها نشان داده که این فکر اصلاً درست نیست. نوزادان و کودکان در سن پایین نه تنها نمی‌توانند لوس شوند، بلکه مهم است که در این مرحله کودک احساس امنیت کند، پس لازم است که روش‌های مختلف بغل کردن نوزادتان را یاد بگیرید و او را از آغوشتان محروم نکنید.

بی‌اعتنایی به گریه‌های کودک

یک نوزاد خودش به راحتی خوابش می‌برد و اگر خیلی گریه کند احتمالاً مشکلی وجود دارد. پوشک او را نگاه کنید،‌ شیر دادن و آروغ دادن را امتحان کنید و ببنید آیا سرد یا گرمش نیست. اگر هیچ‌کدام از این موارد نبود، لازم است با پزشک کودکتان تماس بگیرید. شواهد نشان می‌دهد کودکانی که در هنگام گریه‌ به آنها پاسخ داده می‌شود، کمتر و با صدای پایین‌تری گریه می‌کنند و آنهایی که به گریه‌هایشان پاسخ داده نمی‌شود بیشتر گریه می‌کنند. پس یادتان باشد که هرگز نباید گریه‌های ادامه‌دار یک نوزاد را نادیده بگیرید. در مجموع، اشتباه اصلی شما این است که احساس درونی‌تان را نادیده بگیرید. یادتان باشد هیچ‌کس دیگری نمی‌تواند به شما بگوید که به سراغ کودکتان بروید یا بگذارید گریه کند.

تحریک زیاد

همین که نوزادان در حال عادت کردن و تطبیق با دنیای جدیدشان هستند به معنای تحریک و تهیج زیادی است. آنها در حال عادت کردن به تنفس هوا، شیر خوردن از سینه و تنظیم درجه حرارت بدنشان هستند. حالا به اینها، بوها، صداها و مناظر زیاد را نیز اضافه کنید. به ویژه در هفته‌های اول تولد ممکن است کودک به راحتی بیش از حد تحریک شود. صحبت‌های زیاد و دیدن افراد جدید می‌تواند برایش سخت باشد، به ویژه اگر کودک مدام دست به دست و بغل می‌شود. اگر کودک بیش از حد تحریک شود، ممکن است نتواند برای شیر خوردن یا خوابیدن آرام شود. در چنین مواقعی بهتر است کودک را به جای آرام‌تری ببرید و نور اتاق را کم کنید. همچنین تسکین و آغوش پدرانه نیز ممکن است در چنین شرایطی برای کودک مفید باشد.

وحشت‌زده شدن از هر چیز کوچکی

برخی والدین به بالا آوردن شیر، استفراغ خفیف نوزادی، گریه یا دیگر چیزها در کودکشان واکنش‌های شدیدی نشان می‌دهند و مسئله این است که اضطراب آنها به کودک هم سرایت می‌کند. مطمئناً کودکان برای فهم حرف‌های شما خیلی کوچک هستند، اما آنها به عواطف و حالات روحی والدینشان حساس هستند و استرس والدین اغلب منجر به استرس کودک خواهد شد. تحقیقات بسیاری نیز نشان داده است که کودکان از سرنخ‌های رفتاری والدین متوجه حالت روحی آنها می‌شوند و حتی نوزادان کوچک هم ممکن است تحت تأثیر حالت روحی والدینشان قرار بگیرند.

علاوه بر اینها، چنین والدینی از زندگی با کودک، به ویژه در ماه‌های اول زندگی او لذتی نمی‌برند، پس بپذیرید که شما نمی‌توانید همه چیز را کنترل کنید. درست است که شما به عنوان والدین همیشه نگرانی‌های خود را خواهید داشت، اما بزرگ کردن فرزندان باید برای شما، او و شاید دیگر کودکانتان نیز یک تجربهٔ مثبت باشد.

جدی نگرفتن تب نوزاد

هر تب بالای ۳۷/۸ درجۀ سانتی‌گراد در سه ماهۀ اول زندگی نوزاد یک فوریت پزشکی است و تنها مورد احتمالاً بی‌خطر تبی است که ظرف ۲۴ ساعت از واکسیناسیون‌های کودک بروز می‌کند. برخی والدین ممکن است با خود بگویند که کودک فقط گرمش است یا فقط یک سرماخوردگی است و به او قطرهٔ استامینوفن کودکان بدهند، اما در این سن، این یک کار اشتباه است، زیرا سیستم ایمنی یک کودک قوی نیست که بتواند خودش از پس یک عفونت برآید، پس اگر بدن کودک گرم است، درجه حرارت بدن او را بگیرید و در صورت بالا بودن فوراً با پزشک کودکتان تماس بگیرید و نشانه‌های اولیهٔ وجود بیماری در نوزادان را بشناسید.

نادیده گرفتن بهداشت دهان و دندان

شما می‌توانید مراقبت از لثه‌های نوزادتان را خیلی زود شروع کنید. درست است که هنوز نمی‌توانید از یک مسواک و خمیردندان استفاده کنید، اما می‌توانید از یک گاز پانسمان بسیار نرم و یک‌بارمصرف که آن را با آب جوشیده‌ای که سرد شده است خیلی کم مرطوب کرده‌اید، برای پاک کردن لثه‌های کودک استفاده کنید. این کار را می‌توانید با کمک پزشکتان یا یک دندان‌پزشک از چند روز بعد از تولد کودکتان شروع کنید و تا درآمدن اولین دندان ادامه دهید. با این کار، باکتری‌ها را از دهانش پاک می‌کنید و از چسبیدن آنها به لثه‌های نوزادتان جلوگیری می‌کنید و به ویژه لثه‌ها را پس از تغذیه و قبل از خواب تمیز کنید و با درآمدن اولین دندان نیز استفاده از مسواک را با کمک و راهنمایی پزشک کودک شروع کنید.

استفاده از وسایل خواب نرم و شل

همۀ والدین می‌خواهند تا جای ممکن شرایط راحتی کودکشان را فراهم کنند. اما لازم است که از بالش‌ها کوسن‌ها و پتوهای نرم و راحت پرهیز کنید. این وسایل نرم و راحت می‌تواند خطر خفگی ایجاد کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را بالا ببرد، به ویژه اگر کودک را روی شکم و دمر بخوابانید می‌تواند بسیار خطرناک‌تر باشد، زیرا دمر خوابیدن ممکن است دمای بدن نوزاد را بالا ببرد. همچنین کودک هنوز کنترلی روی سر و گردنش ندارد و اگر به شکلی مسیر تنفسی او با بالش مسدود شود، ممکن است نتواند نفس بکشد. یادتان باشد عروسک‌های نرم هم نباید در تخت نوزاد باشد.

سیگار کشیدن در اطراف کودک

همه به خوبی می‌دانند که سیگار حاوی مواد سمی بسیار زیادی است و از آنجا که کودکتان بدن خیلی کوچکی دارد، سموم ساده‌تر در بدنش تجمع می‌کند. حتی دود سیگار دست دوم یعنی دود سیگاری که دیگران کشیده‌اند، برای کودکان به شدت خطرناک است. از جمله عوارض دود سیگار این است که به ریهٔ کودکان آسیب می‌زند، آنها را بیشتر مستعد عفونت‌های گوش می‌کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را افزایش می‌دهد. کمترین کاری که باید انجام دهید این است که اجازه ندهید هیچ‌کس در خانه سیگار بکشد و هیچ استثنایی هم نگذارید.

خودتان یا همسرتان هم اگر سیگار می‌کشید بهترین کار این است که کاملاً ترک کنید تا کودک از آثار سیگار دست دوم هم در امان باشد. حتی سیگار دست سوم یعنی نیکوتینی که از دود سیگار دیگران روی سطوح مختلف خانه و کافه‌ها باقی می‌ماند، کودک را مستعد برخی بیماری‌های خاص می‌کند و ریسک سندرم مرگ ناگهانی نوزاد را افزایش می‌دهد.

دیر عوض کردن پوشک

یک اشتباه دیگر که والدین مرتکب می‌شوند دیر عوض کردن پوشک است. بیدار شدن در نیمهٔ شب سخت است، اما خوابیدن شما می‌تواند به سوختگی‌های دردناک زیر ناحیهٔ پوشک یا عفونت قارچی و حتی عفونت دستگاه ادراری منجر شود. بهتر است که پوشک را هر دو تا سه ساعت یک بار عوض کنید. در طول شب نیز معمولاً نوزادان برای خوردن شیر بیدار می‌شوند که فرصت خوبی برای بررسی کردن پوشکشان است، اما بعد از اینکه کودکتان کمی بزرگ‌تر شد و خودش در طول بیدار نشد، لازم نیست برای عوض کردن پوشک به شکل مداوم تا صبح بیدارش کنید.

تکان دادن کودک

اکنون دیگر این یک واقعیت شناخته ‌شده است که تکان دادن کودک کار نادرستی است، با این حال هنوز هم اتفاق می‌افتد و این مورد یکی از علت‌های مرگ در نوزادان است. این اتفاق که سندرم کودک تکان‌خورده نام دارد، اغلب زمانی اتفاق می‌افتد که یکی از والدین از گریه کردن کودک خسته می‌شود، او را با خشونت تکان می‌دهد و باعث آسیب به مغزش می‌شود. فرقی نمی‌کند خودتان خواسته‌اید کودکی را به این دنیا بیاورید یا به هر دلیلی ناخواسته صاحب یک فرزند شده‌اید، شما حالا مادر یا پدری هستید که مسئولیت تربیت درست و سالم یکی از اعضای جامعهٔ فردا را بر عهده دارید، پس غیر از موارد مالی، لازم است برای آرام کردن و تربیت یک انسان سالم و خالی از عقده‌های مختلف در آینده نیز وقت کافی بگذارید و برنامه‌ریزی داشته باشید.

 

منبع

  • soudabe fatemi