گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

گهوارک

مطالب اموزشی در مورد کودکان

طبقه بندی موضوعی
بایگانی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خشونت» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

 تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان

 

تاثیرات منفی دعوای والدین روی فرزندان بیشتر والدین به این مساله واقف هستند که دعوا مقابل چشمان فرزندان کار نادرست و ناشایستی می باشد اما در اکثر مواقع والدین به این مساله توجهی نمی کنند و جلوی فرزندان خود با یکدیگر جر و بحث می کنند. در زندگی زناشویی عوامل بسیاری وجود دارند که باعث بروز اختلاف میان زوجین می شود.  خیلی از زوجین تصور می کنند که دعوا هر از گاه باعـث می شود اختـلافات از بین رفته و رابطه به خوبی پیش رود. اما به چه قیمتی؟ به قیمت بچه ها؟ این دعواها و جار و جنجال ها بر رشد ما چه تاثیری دارد؟ اکثر بچه ها متوجه ناسازگاری ها و تعارضات پدر و مادر می شوند و اگر بطور مداوم شاهد زد و خورد آنها باشند، نشانه هایی از پریشانی و ناراحتی های فیزیکی و احساسی از خود بروز می دهند. برخی تحقیقات نشان می دهد: بچه ها حتی از شش ماهگی نسبت به استرس، صداهایی که در اطراف خود می شنوند و برخوردها و منازعات پرخاشگرایانه واکنش می دهند. مشاجره والدین و آسیب روانی فرزندان دعوای والدین باعث می شود تا فرزندان در برابر استرس بسیار ضعیف نشان دهند و همین امر باعث می شود تا سلامت روانی آن ها تحت تاثیر قرار گیرد. طبق تحقیقات انجام شده توسط محققان دعوای میان والدین که منجر به طلاق آن ها شود باعث می شود تا فرزندان از مشکلات روانی رنج ببرند و در خوشبختی آینده آن ها تاثیر منفی بگذارد. براساس تحقیقات، کودکانی که در معرض منازعات شدید، مداوم و طولانی مدت والدین خود قرار می‌گیرند، می‌توانند به افرادی تهاجمی، متخاصم و خشن بدل شوند. در مواقعی نیز تاثیر مشاجره والدین بر فرزند به صورت کاهش اعتماد به نفس، اضطراب و افسردگی بروز می‌کند که در بعضی از کودکان می‌تواند حتی تبدیل به روحیه خودکشی شود. علاوه بر این، عملکرد تحصیلی کودک در نتیجه مشاجرات والدین آسیب می‌بیند که همین امر بر پرورش مهارت‌های عاطفی و اجتماعی وی نیز اثر می‌گذارد. دانشمندان معتقدند که کودکان در همه سنین تحت تاثیر نزاع‌های میان والدین قرار می‌گیرند و روابط میان والدین یکی از قویترین تاثیرات را در بهداشت روانی طولانی مدت، خوشبختی و شانس زندگی کودکان در آینده دارد. از سوی دیگر اگر فرزندان شاهد وقایع ناراحت کننده و به خصوص دعوای پدر و مادرشان باشند در طول زمان خوش بینی خود را در مورد جهان و توانایی‌های خود را برای به دست آوردن هماهنگی و عشق از دست می‌دهند.  تاثیرات طولانی مدت الگوهای رفتاری ناسازگار در بچه ها زمانی شکل می گیرد که می خواهند خود را با دعواها و مشاجرات پدر و مادر وفق دهند. آنها گریه می کنند، علائمی از ترس نشان می دهند، در دعوای والدین دخالت می کنند و فرار میکنند.  بچه ها ممکن است حساس و مضطرب شوند. این خصوصیات رفتاری می تواند تاثیر بسیار هنگفتی بر اعتماد به نفس، تصویر نفس و عزت نفس آنها داشته باشد. وقتی الگوهای احساسی منفی از زمان کودکی در آنها شکل گیرد، اصلاح و تغییر آنها بسیار دشوار شده و در زندگی آینده آنها خطرساز خواهد شد. اگر بچه ها بطور مداوم شاهد این دعواها باشند، به ویژه در محیط خانه، این رفتارها را تقلید کرده و در بازی با دوستانشان و در موقعیت های دیگر همانها را اجرا می کنند. مدل سازی از رفتارهای والدین، پدیده ای رشدی است که اگر دعوا کانون آن باشد، تاثیراتی بسیار مخرب خواهد داشت.  شواهد تجربی از والدینی که با آنها کار کرده ام من را به این باور می رساند که اکثر والدین از مشاجرات لفظی درحضور فرزندان خود خودداری می کنند. اکثر والدین از تاثیر احتمالی این مشاجرات بر روی فرزندانشان آگاهی دارند و سعی می کنند آن را در اتاقی دیگر و دور از فرزندانشان انجام دهند.  والدین اکثراً سعی می کنند حرفها و مشاجراتشان را شب ها بعد از اینکه بچه ها به خواب رفتند انجام دهند تا خطر شنیده شدن آنها توسط بچه ها و ناراحت شدن آنها کمتر شود. توصیه می شود که اگر والدین می توانند احساسات خود را کنترل کنند، بهتر است مخالفت ها و ناسازگاری های خود را به تعویق بیندازند تا محیط و زمانی مناسب برای خالی کردن آنها پیدا کنند. بهتر است این مشاجرات در محلی به غیر از خانه انجام شود، پارک یا سایر محیط هایی که بچه ها در آن حضور نداشته باشند، مناسب تر است. اما برای بسیاری از والدین دور نگه داشتن مشاجرات از خانه، غیرممکن است. خلق و خو به سرعت عوض می شود و قبل از اینکه حتی خودتان هم متوجه شوید، دعوا را راه انداخته اید. بچه ها را آگاه سازید وقتی که دعواها طولانی می‌شود، بچه‌ها به این فکر می‌افتند که پدر و مادرشان همدیگر را دوست ندارند و شاید می‌خواهند از هم جدا شوند؛ در حالی که معمولا دعوای پدر و مادر این معنی را ندارد، بنابراین لازم است که بچه‌ها بدانند که بزرگترها هم گاهی درست مثل خود بچه‌ها دعوا می‌کنند و در موقع دعوا ممکن است که حرف‌هایی زده شود که واقعا منظور آنها نبوده است. باید دوتایی با هم برای بچه ها توضیح دهید که گاهی پدر و مادرها با هم مخالف هستند و با هم جروبحث می کنند و یا بعضی روزها بزرگترها خسته و کم‌حوصله می‌شوند و شاید از دست کسی عصبانی باشند، در این زمان ممکن است در خانه بحث و دلخوری یا شاید دعوا پیش بیاید اما این دلیل نمی شود که یکدیگر را دوست نداشته باشند. به کودک بگویید که هردو چقدر دوستش دارید. در آخر سعی کنید مشکل را حل کنید. موضوعات روابط زناشویی نیاز به بحث و چالش دارند. صدایتان را پایین بیاورید و از مسیر درست به بحث و گفتگو بنشینید. حتی اگر شده به صورت ظاهری، سعی کنید وانمود کنید که مشکل تان را حل کرده اید یا این که جلوی بچه ها بگویید: خب بهتر است بحث را تمام کنیم، ما الان عصبانی هستیم بهتر است بعدا راجع به این موضوع تصمیم بگیریم. نکته اصلی این است که باید همه جروبحث ها را با یک نتیجه مثبت تمام کنید.  خود را در موقعیت کودک قرار دهید. این کار باعث می شود تا کمی از شدت عصبانیت تان یا نحوه بروز آن کم شود. روش های کنترل خشم و عصبانیت را امتحان کنید. تنها کسی که شما برآن تسلط دارید خودتان هستید. پس خودتان را کنترل کنید! با این کار هم از یک دعوا جلوگیری می کنید و هم به کودک تان این روش کنترل عصبانیت را یاد می دهید. از هر روشی برای تخریب طرف مقابل استفاده نکنید. به یاد داشته باشید که این فریادها را بر سر پدر یا مادر کودکی می کشید که آنجا نشسته است و شما را نگاه می کند. اگر با همسرتان مشکلی دارید سعی کنید زمانی که بچه ها حضور ندارند آن را با هم حل کنید. سعی کنید حداقل جلوی بچه ها این کار را انجام ندهید حتی اگر شده به اتاق دیگری بروید. در این حالت ممکن است کودک همچنان صدای شما را بشنود اما آن چهره های برافروخته و چشم های نامهربان را دیگر نخواهد دید. اگر می توانید سعی کنید با زبان ساده برای کودک شرح دهید که چرا با هم اختلاف دارید و مشکل بین شما دو نفر چیست. سعی کنید طوری ماجرا را تعریف کنید که کودک خود را علت به وجود آمدن آن دعوا نداند. سعی کنید جوری برخورد کنید که کودک مجبور به حمایت از یک طرف و مقابله با طرف دیگر نشود. در پایان برای فرزندان خود توضیح دهید که این کار شما کار بسیار اشتباه و غلطی بوده است و حرف هایی که در دعوا میان شما ردوبدل شده است فقط از روی عصبانیت بوده و هیچ معنی و مفهوم خاصی نداشته است. سعی کنید تمام تلاش تان را برای آشتی با همسرتان و حل مشکلات تان با او را جلوی کودک و حتی با کمک او انجام دهید. همواره پس از دعوا رفتار طبیعی از خودن نشان دهید و هرگز با هم قهر نکنید.

 

منبع

  • soudabe fatemi
  • ۰
  • ۰

 

تقریباً تمام والدین یک کودک نوپا با این پرسش مواجه می‌شوند که چرا فرزندشان یکدفعه الم‌شنگه به پا می‌کند. در این مطلب به دلایل و راهکارهای رفع و مدیریت این رفتار کودکان نوپا بررسی و به این سؤال مهم پاسخ داده شده است.

الم‌شنگه به پا کردن کودک

بدخلقی‌های ناگهانی کودک که اصطلاحاً آن را الم‌شنگهٔ کودک می‌نامند، مثل احساسی یک طوفان ناگهانی و گاهی شدید است. به عنوان مثال، یک لحظه شما و فرزندتان در رستوران در حال لذت بردن از شامتان هستید و یک لحظه بعد او به هق‌هق می‌افتد، بعد شروع به ناله می‌کند و سپس با بالاترین حد صدایش فریاد می‌زند، آن هم فقط به این علت که نی نوشیدنی‌اش کمی خم شده است.

کودکان بین یک تا سه سالگی بیشتر مستعد الم‌شنگه به پا کردن هستند. اگرچه ممکن است نگران شوید که شما دارید او را فردی مستبد و خودکامه بار می‌آورید، اما بهتر است خوش‌بین باشید، چون در این سن بعید است که فرزندتان از روی حیله و برای تحت فشار گذاشتن شما قشقرق به پا کند. به احتمال زیاد، او در واکنش به احساس درماندگی خود دچار بحران شده است.

روان‌شناسان تربیت کودک این مشکل را بیشتر ناشی از مهارت‌های زبانی نامتوازن می‌داند. کودکان نوپا کم‌کم از چیزهایی که می‌شنوند معنای واژگان بیشتری را درک می‌کنند اما توانایی آنها برای تولید زبان و برقراری ارتباط کلامی هنوز خیلی محدود است. وقتی فرزندتان نمی‌تواند احساس خود را بیان کند یا بگوید چه چیزی می‌خواهد، احساس سرخوردگی و درماندگی بروز می‌کند و او شروع به جنجال به پا کردن خواهد کرد.

راهکارهای مدیریت الم‌شنگهٔ کودک

همان‌طور که گفته شد کج‌خلقی کودکان نوپا بیشتر از روی احساس درماندگی و ناتوانی است، اما چگونه الم‌شنگهٔ یک کودک نوپا را مدیریت کنید:

خونسردی خود را از دست ندهید: داد و فریاد، جار و جنجال و قشقرقی که کودکتان به پا می‌کند منظرهٔ زیبایی نیست. همچنین ممکن است مجموعهٔ رفتاری کودک نوپایتان علاوه بر لگد زدن، جیغ زدن و پا کوبیدن به زمین، شامل پرتاب کردن چیزها، ضربه زدن و حبس کردن نفس خود در سینه تا سر حد کبود شدن پوستش باشد. اگرچه صبوری در این وضعیت می‌تواند دشوار باشد، اما می‌توانید مطمئن باشید که حتی حبس کردن نفس کودک توسط خودش، یک رفتار طبیعی برای کودکی است که دچار حملهٔ خشم شده است.

هنگامی که فرزندتان گرفتار حملهٔ خشم شده است، قادر به گوش دادن به دلیل‌ها و منطق شما نیست، هرچند که به فریاد زدن یا تهدید کردن شما پاسخ خواهد داد، اما به صورت منفی. پس هرچه بیشتر سر کودک فریاد بکشید، او خشمگین‌تر خواهد شد. به جای این کار خیلی بهتر است وقتی کودک در حال جنجال است، شما فقط کنارش بنشیند.

به‌طورکلی، ماندن در کنار یک کودک در طول طغیان خشم و الم‌شنگه فکر و راهکار مؤثر و خوبی است. خارج شدن شما از اتاق یا جایی که کودک در آن است، آن هم با عصبانیت، اگرچه می‌تواند برایتان وسوسه‌انگیز باشد اما می‌تواند به کودک احساس رهاشدگی بدهد. طغیان احساسی که او تجربه می‌کند می‌تواند برایش ترسناک باشد و مطمئن باشید از دانستن اینکه شما در آن نزدیکی هستید ممنونتان خواهد بود. برخی از کارشناسان می‌گویند اگر دیدید که دیگر خودتان بیش از حد و در حد انفجار کلافه شده‌اید، به آرامی اتاق را برای چند دقیقه ترک کنید و پس از آنکه گریهٔ کودکتان قطع شد بازگردید. یادتان باشد شما با آرام ماندن خود، کمک می‌کنید که او هم آرام شود.

برخی از کارشناسان توصیه می‌کنند که اگر امکان‌پذیر است، برای مثال اگر او خیلی وول نمی‌خورد، فرزندتان را بلند کنید و در آغوش بگیرید، زیرا آغوش شما برایش آرامش‌بخش خواهد بود. اما کارشناسان دیگر می‌گویند این روش به معنای پاداش دادن به رفتار منفی است و شاید بهتر باشد تا زمانی که کودک آرام می‌شود الم‌شنگهٔ او را نادیده بگیرید. شما ممکن است به تجربه دریابید که استفادهٔ به‌موقع از یک وقفه‌ٔ تربیتی نیز راه‌حل خوبی است. از طریق آزمون و خطا، شما یاد می‌گیرید که رویکرد مناسب فرزندتان چیست. صرف‌نظر از اینکه چه روشی را برای مواجهه با الم‌شنگهٔ کودک انتخاب می‌کنید، ثبات در رویکرد و روش شما کلید موفقیت آن خواهد بود.

به یاد داشته باشید که شما یک بزرگسال هستید: هرچه هم که الم‌شنگهٔ کودک طول بکشد، تسلیم خواسته‌های نامعقول نشوید یا برای مذاکره با یک کودک نوپای در حال جیغ زدن تلاش نکنید. هرچند انجام این کارها، به ویژه به عنوان راهی برای پایان دادن به الم‌شنگه در یک فضای عمومی، وسوسه‌کننده است اما سعی کنید با آگاهی کامل و با قدرت نگران قضاوت دیگران نباشید و مطمئن باشید هر کس که فرزندی دارد این تجربه را داشته است. شما با تسلیم شدنتان فقط به کودکتان می‌آموزید که قشقرق به پا کردن راه خوبی برای رسیدن به خواسته‌هایش است و این زمینهٔ تعارضات و کشمکش‌های آینده را فراهم می‌کند. به علاوه، کودک فعلاً از کنترل نداشتن روی خودش ترسیده است. تنها چیزی که نیاز ندارد این است که احساس کند شما هم کنترل خود را از دست داده‌اید.

اگر طغیان کودکتان به حدی بالا گرفت که شروع به زدن دیگران کرد، اشیا را پرت می‌کند یا بی‌وقفه فریاد می‌زند، او را بلند کنید و در آغوش خود به مکان امنی، مانند اتاق خوابش ببرید. به او بگویید که چرا به آنجا برده شده است، «چون تو خواهرت رو زدی» و بگذارید بداند تا زمانی که آرام شود شما کنارش می‌مانید. اگر در یک مکان عمومی هستید که اغلب یک بستر شایع برای تحریک و القای الم‌شنگهٔ کودک است، آماده باشید که آن محل را به همراه فرزندتان ترک کنید و تا زمانی که او آرام شود برنگردید. اما نه با تشر و عصبانیت، بلکه با آرامشی که لازمهٔ پدر یا مادر بودن شماست و سال‌های زیادی باید برای رشد این ویژگی خوبتان تلاش کنید.

از وقفه‌ها با مضایقه استفاده کنید: بسته به تفاوت‌های کودکان نوپا می‌توان گفت، استفادهٔ گهگاهی از وقفه از سن ۱۸ ماهگی به بعد ممکن است به او کمک کند تا هنگام الم‌شنگه به پا کردن احساسات خود را بهتر کنترل کند. وقفه به ویژه زمانی که عصبانیت کودک خیلی شدید است و تکنیک‌های دیگر اثری ندارند می‌تواند مفید باشد. بردن فرزندتان به یک محل آرام یا بهتر از آن، محلی کسل‌کننده برای مدت کوتاهی در حدود یک دقیقه به ازای هر سال از سن او می‌تواند درس خوبی برای تسکین و آرام کردن خود باشد.

به کودک خیلی ملایم توضیح دهید که دارید چه کاری انجام می‌دهید. مثلاً: «تو می‌ری که یک وقفه داشته باشی تا بتونی آروم بشی و من هم اونجا کنارت هستم.» و بگذارید بداند که این یک تنبیه و مجازات نیست. اگر او حاضر به ماندن در محل وقفه نیست، فقط او را قاطعانه اما با خونسردی دوباره به محل برگردانید و به دنبال کار خودتان بروید. در طول وقفه، غیر از اطمینان از اینکه کودکتان جایش امن است، با او تعاملی نکنید یا به او توجه نکنید.

پس از وقفه در موردش بحث کنید: هنگامی که طوفان فروکش کرد، کودک را نزدیک خودتان نگه دارید و در مورد آنچه اتفاق افتاده است با او صحبت کنید. در مورد الم‌شنگه‌اش با کلمات بسیار ساده صحبت کنید و به احساس درماندگی فرزندتان اقرار کنید، حق بدهید و درکش کنید. به او کمک کنید احساسات خود را به کلمه تبدیل کند. با گفتن چیزی مانند: «تو خیلی عصبانی شدی، چون غذات اون طوری که می‌خواستی نبود.» بگذارید ببیند که وقتی خواسته‌اش را با کلمات بیان می‌کند، نتیجهٔ بهتری می‌گیرد. با لبخند بگویید: «متأسفم که منظورت رو درک نکردم. الان که دیگه جیغ نمی‌زنی، می‌تونم ازت بپرسم که چه چیزی می‌خوای؟»

بگذارید فرزندتان بداند که او را دوست دارید: وقتی فرزندتان آرام شد و شما فرصتی برای صحبت با او در مورد الم‌شنگه‌اش داشتید، او را چند لحظهٔ کوتاه در آغوش بگیرید و بگویید که دوستش دارید. مهم است که پاداش رفتار خوبش را به او یدهید، مثلاً اینکه حالا او توانسته آرام شود و با شما در موردش صحبت کند.

سعی کنید از موقعیت‌های زمینه‌ساز الم‌شنگه پرهیز شود: دقت کنید که چه شرایطی فرزندتان را تحریک می‌کند و بر آن مبنا برنامه‌ریزی کنید. اگر وقتی گرسنه است برآشفته می‌شود، همیشه تنقلاتی همراه خود داشته باشید. اگر او در اواخر بعدازظهر بهانه‌گیر می‌شود، کارهای بیرون از خانه را در ساعات قبل از آن انجام دهید.

اگر او در انتقال از یک فعالیت به فعالیتی دیگر مشکل دارد، قبل از شروع تغییر، یک اخطار ملایم به او بدهید. دادن هشدار قبلی به کودک در مورد اینکه کم‌کم از پارک می‌روید یا وقت شام خوردن است مثل این جمله که: «وقتی تو و بابا داستان خوندن رو تموم کردید شام می‌خوریم.» به او فرصتی می‌دهد که به جای عکس‌العمل، با تغییر پیش رو کنار بیاید. اگر احساس کردید الم‌شنگه‌ای در راه است، سعی کنید با تغییر محل، دادن یک اسباب‌بازی به او یا انجام کارهایی که انتظارش را ندارد مانند شکلک درآوردن یا اشاره به یک پرنده، حواسش را پرت کنید.

کودک نوپای شما کم‌کم مستقل‌تر می‌شود، بنابراین هر زمان که ممکن است گزینه‌هایی برای انتخاب به او بدهید. هیچ‌کس دوست ندارد دائماً به او گفته شود چه کار کند. گفتن «می‌خواهی ذرت بخوری یا هویج؟» به جای «ذرتت رو بخور!» به او احساس قدرت می‌دهد. دقت کنید که شما چقدر به او «نه» می‌گویید. اگر متوجه شدید آن را مدام و هر لحظه استفاده می‌کنید، احتمالاً فشاری غیرضروری به خودتان و او وارد می‌کنید. سعی کنید «نه گفتن» را کمتر کنید و مسائل را اولویت‌بندی کنید.

گوش به زنگ نشانه‌های اضطراب بیش از حد باشید: چون الم‌شنگه‌های روزانه بخشی کاملاً طبیعی از زمان میانی نوپایی هستند، فکر خوبی است که گوش به زنگ مشکلات احتمالی باشید. آیا تحول بزرگی در خانواده به وجود آمده است؟ دورهٔ بسیار پرمشغله یا پرفشاری برای افراد خانواده است؟ مشکلاتی بین والدین وجود دارد؟ همهٔ اینها می‌تواند کودک را تحریک به جنجال و آشوب کنند.

اگر به نظر می‌رسد الم‌شنگه‌های کودک شما بیش از حد مکرر یا شدید هستند یا او به خود یا دیگران آسیب می‌رساند، لازم است کمک بگیرید. نگرانی‌هایتان را با پزشکان متخصص مطرح کنید تا از عدم وجود هر گونه مشکل جسمی و روانی جدی اطمینان پیدا کنید. همچنین اگر کودکتان هنگام عصبانیت مدام و به شکل ترسناکی موردی مثل حبس نفسش دارد، با پزشکش صحبت کنید، چون شواهدی وجود دارد که این رفتار با کمبود آهن در بدن کودک ارتباط دارد.

 

منبع

  • soudabe fatemi